02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 73
4/11/2023
hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdffb9a7020000003507000001000100

نجواهای منفی درونی را خاموش کنید!

همه انسان‌ها به ساعات، روزها، ‌ماهها و یا حتی سال‌هایی برمی‌خورند که نمی‌دانند چه طور باید سر رشته امور زندگیشان را دوباره پیدا کنند و حال و اوضاعشان را تحت کنترل یک ذهن منظم و بازسازی شده‌ای گیرند که مال خودشان است. همه ما چنین احساس تلخی را تجربه کرده‌ایم؛ حسی که به ما می‌گوید همه چیز در هم ریخته، شکست خورده‌ایم. بیکار هستیم و تا جای ممکن هم به بقیه بدهکار شده‌ایم و بدتر و بدتر از همه این که نمی‌توانیم این اوضاع را تغییر دهیم.
این حالت رکود، بی‌انگیزه بودن، بلاتکلیفی، ترس و اضطراب در همه افرادی که دو برتان می‌شناسید و دست بر قضا خیلی هم خوشبخت و سعادتمند زندگی می‌کنند وجود داشته و هیچ تضمینی نیست که در آینده هم روی ندهد. آن چه که از همین افرادی که به بن بست خورده‌اند، انسان‌هایی فعال و سالم را شکل داده، ایده آنان راجع به راه فرار بوده است و این که برای یافتن راه فرار چه باید کرد. شاید تعجب کنید ولی همین آدم‌ها نیز گاه به خود گفته‌اند: "ببینم اصلا راه خروجی وجود دارد یا نه؟ شاید بهتر باشد دست بکشم و دیگر ادامه ندهم ..."
جمله مشهوری هست که می‌گوید: "وقتی که بخواهی از جایی بروی، اول باید تصمیم بگیری که دیگر نمی‌خواهی سر جایی که هستی بمانی."
زمانی که امور شغلی و کاری یا مسائل شخصی و خانوادگیمان در هم گره خورند و با مشکلاتی پیچیده مواجه می‌شویم، دو صدای منفی‌‌گوی درون ما شروع به نجوا می‌‌کنند. اولی "او از من بهتر است" نام دارد و دومی را "اگر این طوری شود آن وقت چه؟"... صدا می‌کنند. اولی می‌گوید: "ببین، وقتی که تو آن‌جا بروی، یک کارمند تازه‌کاری، همه خیلی از تو با تجربه‌ترند، آن‌ها چیزهایی را می‌دانند که تو باید ده سال کار کنی تا بفهمی ..." بعدی پی حرف دوستش را می‌گیرد: "درست است! اگر کاری را به تو بدهند و نتوانی انجامش دهی چه؟ اگر از تو پرسش‌هایی بپرسند و نتوانی جواب بدهی چه خواهد شد؟ اگر ایده‌هایت قدیمی و غیرعملی بود...؟
همین دو نفر کافی‌اند تا ما را در بن بست‌های زندگی برای همیشه متوقف کنند. به طور مثال می‌بینیم که مانند دیگر همکاران توانایی و معلومات نداریم. دیگران دانش و مهارت‌هایی را بلدند که ما بلد نیستیم. حس می‌کنیم هیچ نمی‌دانیم و هر لحظه ممکن است اشتباه جبران‌ناپذیر یا خنده‌آوری مرتکب شویم.
لازم به توضیح نیست که این احساسات نیرویی مخرب‌تر از آن دارند که صاحبشان فکر می‌کند. رابطه منطقی ساده‌ای حکمفرماست:
گیر افتادن در بن بست = ترس + افکار منفی+ دست روی دست گذاشتن
یافتن راه خروج از بن بست =جسارت + انگیزه+ گزینه+ افکار مثبت+ دست به کار شدن
شرط‌های اساسی یا به عبارت بهتر، پیش شرط‌های آغاز کار، خاموش کردن آن دو نجوای مخرب است. ابتدا کارمان را با "او از من بهتر است" شروع می‌کنیم. به خودتان این نکته کلیدی را بیاموزید که هر کس در این جهان، توانایی‌ها، امکانات و نقاط ضعف مخصوص به خودش را دارد و به همین دلیل است که هر شخصی در نوع خود منحصر به فرد است به علاوه "هر کس چیزی گران‌بها در وجودش دارد که دیگری از آن بی‌بهره است." مدارک و شواهدی که از موفقیت‌ها و کامیابی‌های گذشته خود دارید را بیرون بکشید و خوب نگاه کنید. لازم نیست که این‌ها تمام مدارک رسمی دانشگاهی و گواهینامه‌‌های برتری باشند. هر چیزی که شما را به یاد توانایی‌هایتان بیندازد و خاطره‌ای موفقیت‌آمیز را در ذهنتان زنده کند، ارزشمند و گران‌بهاست. یادداشت کوتاهی که همسرتان برای تشکر از همراهی‌هایتان نوشته و حفظش کرده‌اید، همان قدر ارزش دارد که یک دیپلم افتخار و تقدیرنامه برای یک کارمند ترفیع گرفته یا در معرض تنزل رتبه. مهم اینست که هر دوی این‌ها از رویدادهایی مثبت و انگیزه‌بخش در زندگی خانوادگی و حرفه‌ای سخن می‌‌گویند.
با اعتماد به نفس و استوار به خود بگویید که "من توانایی‌ها و استعدادهای زیادی داشته‌ام و دارم که توانسته‌ام این موفقیت‌ها را کسب کنم. همه مدارکش هم اینجاست!" اگر می‌بینید که نمی‌توانید از توانایی‌ها و نقاط ضعفتان به تمامی مطلع شوید، از افراد مورد اطمینانتان سوال کنید.
و حالا به سراغ "اگر این طوری شود..." می‌رویم:
زمانی که می‌‌خواهید گزینه حرفه‌ای جدیدی انتخاب کنید، به منزل جدیدی نقل مکان نموده یا ازدواج کنید، به موقعیتی قدم خواهید گذارد، متفاوت‌تر از قبلی گاه این موقعیت جدید، وجه تمایزاتی قابل ملاحظه دارد و گاه نیز چندان با قبلی، غریب و دیگرگونه نیست. نکته این‌جاست که باید ببینید آیا آن چیزهایی که برای کسب این موقعیت جدید، از دست خواهید داد، با حصول شرایط جدید جبران شده سود خواهید کرد یا نه؟
این درست مثل ترازوست که باید پیش‌بینی کنید در پایان این تغییرات، کدام سو سنگین‌تر خواهد بود؟ اگر کفه ارزش‌ها و معیارهای موردنظر شما سنگین‌تر باشد، انتخاب مطمئن‌تری خواهید داشت. و از یاد هم نبرید که همه چیز را نمی‌‌توان پیش‌بینی کرد. مسئله‌ای که در اکثر اوقات پنهان می‌ماند. اینست که آیا واقعا خطراتی که راجع به آن‌ها به این اندازه مضطربید، "تا این اندازه" ترسناک و دلهره‌آورند؟ آیا اگر همه پیش‌بینی‌ها، غلط از آب در بیایند و شکست بخورید؟ به قاعده "یک فاجعه" ضرر خواهید کرد؟ گاهی وقت‌ها نیز برعکس است. منافع و امتیازات بیش از حد برجسته و مهم جلوه داده می‌شوند. شخص نمی‌تواند گزینه مناسبی را انتخاب کند و یا برای حل مشکل و رهایی از بن بست،‌منطقی فکر کند. حواسش به زیبایی کاذب یک مسیر،‌ منحرف می‌شود و جهت اصلی را گم می‌کند.
هر کدام از جملات نجواگر دوم را بشنوید ولی بلافاصله، آن را در قالبی دیگر مطرح کنید. او می‌گوید: "اگر از تو خوششان نیاید، آن وقت چه؟ شما پاسخ دهید: "اگر آن‌ها از من خوششان نیامد، ناراحت نمی‌شوم و به کارم می‌پردازم."
خوب دقت کنید و اثرات "اگر این طوری شود..." را در خودتان پیدا کنید. این نجوا و تضادهای پیچ در پیچ ذهنی پس از آن، چقدر انرژی شما را تصاحب می‌کنند؟
حال ببینیم چطور می‌توان افکار مخرب و بازدارنده‌ای چون این‌ها را از بین ببریم و تفکری جهت‌دار و منظم را جایگزین سازیم؟ برای روشنی بیشتر مطلب، شرایطی ملموس و قابل تصوری را مطرح می‌کنیم:
شما کارمند لایق و توانمندی هستید که به تازگی ترفیع گرفته‌اید و قرارست در بخش مهمتر و بزرگتری مشغول به کار شوید. خب هر کسی از ترفیع رتبه خوشحال می‌شود و صد البته که شما هم خوشحالید ولی از این نگران هستید که مبادا نتوانید از عهده کارهای جدید برآیید. آن‌ها از من با تجربه‌ترند و ممکن است از ایده‌هایم خوششان نیاید. اگر به طرح‌ها و خودم بی‌اعتنایی کنند،
چه می‌شود... در این باره، همه طرح‌ها، پیشنهادات و گفته‌هایی که می‌خواهید مطرح کنید را یادداشت نمایید و هر کدام را در فرصتی مناسب و به شیوه حرفه‌ای‌ها به اطلاع دیگران برسانید. وقت‌شناسی و الگوی مناسب و حرفه‌ای بیان یک مطلب، فاکتورهایی هستند که به تصدیق و تایید آن کمک می‌کنند.
اگر از ناتوانی در پاسخ به پرسش‌های همکاران جدیدتان، ‌دلهره و هراس دارید،‌ لازمست که تلاش و کوششتان را بیشتر کنید و هر روز در پی آموختن مطالب و اطلاعات تازه و مربوط به کارتان باشید. به هر حال این یک مقام بالترست و اگر بخواهید در این هم مثل قبلی موفق باشید، نیاز به سعی و زحمت بیشتری دارید. دست به کار شدن است که نتیجه بخش خواهد بود نه اضطراب و از دست دادن فرصت‌ها.
اگر قرار است طرح و ایده جدیدتان را مطرح کنید، باید با همه افرادی که درباره‌ کارتان صاحب عقیده و استادند و مایل به راهنماییتان هستند، مشورت کنید. عده‌ای از آن‌ها در همین مجموعه‌ای حاضرند که مشغول به کارید. گرفتن وقت ملاقات از آن‌ها و دیگر کارشناسان،‌ تماس تلفنی با آنان و گشت و گذار اینترنتی و مطالعه نظرات و ایده‌های دیگران روش‌های خوبی هستند که اعتماد به نفستان را بالا خواهند برد.
همیشه آخرین مهلت تکمیل یک مجموعه وظایف را بنویسید و مطابق با آن پیش بروید.
دیدید که دور نمای این دلهره‌ها و نگرانی‌ها به این اندازه ترسناک است. زمانی که اجازه دهید افکار منطقی، مثبت، واقع‌گرایانه و موثر به میان آیند، نمای حقیقی این نگرانی‌ها نیز مشخص می‌شوند و میزان سودآور بودن وجوه مثبت موقعیت و گزینه انتخابی پیش‌رو نیز، دقیق‌تر به چشم می‌آیند.
گفتگوهای درونی و بار مثبت و منفی آنان، نقش بس پررنگ در زندگی ما دارند. افکار، سخنان ما را می‌سازند و سخنان خود را در قالب رفتارها به تصویر می‌کشند. رفتارها هستند که زندگی شاد، پویا و سلامتی را برایمان شکل می‌دهند یا این که ما را در بن بستی از امواج منفی‌، ترس، اضطراب و خودکم بینی و احساس حقارت به اسارت درمی‌آورند. انتخاب با خودمان است.
By: Pamela J.Day
مترجم: آذین صحابی روزنامه تفاهم

تجمیع شناسنامه کامپیوتر جمع آوری خودکار فروش کاشی مساجد ایجاد شناسنامه تجهیزات کاشی مسجدی هلپ دسک سازمانی هلپ دسک IT Help Desk کاشی سنتی ایرانی مدیریت تجهیزات IT مدیریت تجهیزات آی تی کارتابل درخواست ها کارتابل درخواست های IT جمع آوری خودکار نرم افزارها جمع آوری سیستم های شرکت جمع آوری سیستم های سازمان تجمیع اطلاعات تجمیع اطلاعات IT تجمیع کامپیوترها مدیریت IT سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT سیستم مدیریت فنآوری اطلاعات ابزار مدیران IT ابزار مدیران فنآوری اطلاعات سامانه تجمیع خودکار شناسنامه جمع آوری سیستم کامپیوتر
All Rights Reserved 2022 © Tajmie.ir
Designed & Developed by BSFE.ir