hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdff72ff030000002c15000001000100
مقایسه
تورین با مهار کنندههای آنزیم میلوپراکسیداز در فرایند تغییر لیپوپروتئین کم
تراکم توسط اسید هیپوکلروس
دکتر هادی خرازی * ؛ دکتر جورج شاور **
چکیده :
سابقه و هدف
:تورین اسید آمینه گوگرد داری است که احتمالاً از روند خودتخریبی سلولها طی
فرایند تولید مواد اکسیدان نظیر اسید هیپوکلروس (HOCl)جلوگیری
مینماید. مطالعه حاضر با هدف مقایسه تورین با مهارکنندههای آنزیم میلوپراکسیداز
(MPO) در فرایند تغییر لیپوپروتئین کم تراکم (LDL) ایجاد شده توسط HOCl
انجام شده است.
مواد و روشها :
مطالعه به روش آزمایشگاهی با استفاده از
خون تعدادی اهداکننده با سطح لیپید طبیعی
انجام گرفت. بر این اساس دو عملیات ذیل را مورد توجه قرار دادیم : مهار عملکرد
نوتروفیلها با جلوگیری از تولید اکسیدانها توسط MPO
، با بهکارگیری مواد مختلف شیمیایی نظیر آمینو1 ، 2 ، 4 تریازول ، سیانید پتاسیم و خنثی سازی یا متوقفساختن
ترکیبات حاصله از نوتروفیلهای فعال شده نظیرHOCl مشتق از MPO
با استفاده از اسیدهای آمینه متیونین، تورین و گلیسین. بدین منظور تخریب تریپتوفان
در حضور سیستم MPO با
استفاده از تکنیک فلوریمتر ارزیابی شد و از این روند به عنوان شاخصی برای تغییر LDL
استفاده گردید .
یافتهها :
تورین در غلظت 40 میکرومولی که 3 برابر
کمترازغلظت فیزیولوژیک آن است، در مقایسه با حالت شاهد
(عدم وجود تورین) 50 برابر tmax/2
طولانیتر گردید (20دقیقه در برابر 4/0 دقیقه ) . همچنین
پاراهیدروکسی بنزوئیک اسید هیدرازید (PHBAH) در محدوده
غلظتی 3/0 تا 75/0 میکرومول بهعنوان یک عامل شیمیایی تأخیردهنده قوی در روند
تخریب تریپتوفان مؤثر بود.
بحث : باتوجه به
یافتهها، تورین پس از متیونین مؤثرترین
خنثی کننده HOCl بوده است و از میان معرفها PHBAH
قوی ترین مهارکننده آنزیم میلوپراکسیداز بود؛ بنابراین تورین میتواند با اثر خنثی
کنندگی بر اکسیدانها در شرایط پاتولوژیک در استراتژیهای درمانی خاص بهکار گرفته
شود، چرا که بدین جهت از وقوع آسیب در برخی از سلولهای هدف (نوتروفیلها) توسط
اکسیدانهای قوی کلردار در پروسه بیماریهای قلبی عروقی جلوگیری نمود.
کلیدواژهها: LDL ، MPO ، تورین ، PHBAH ،HOCl
.
* دانشیار
بیوشیمی دانشکده پزشکی دانشگاه علوم پزشکی کرمانشاه.
**
دانشیار بیوشیمی انستیتوبیوشیمی و بیولوژی مولکولی دانشگاه گراتس – اطریش.
عهده دار
مکاتبات: کرمانشاه، باغ ابریشم، بلوار شهید شیرودی، دانشکده پزشکی دانشگاه علوم
پزشکی،گروه بیوشیمی،
تلفن: 8367334-0831.
h_kharrazi@yahoo.com Email:
مقدمه :
اسید آمینه
تورین(Taurine) در بسیاری از بافتهای حیوانی به صورت یک
اسید آمینه آزاد وجود دارد و در ساختمان پروتئینها و سایر ماکرومولکولها قرار
نمیگیرد. غلظتهای بالایی از تورین ( 2 تا 40 میلی مولار) در مغز ، عضله ، قلب ،
غدد درونریز، شبکیه و پلاکتها یافت میشوند و همچنین مقادیر فوق العاده زیاد آن
در سیتوزول سلولهای التهابی خصوصاً نوتروفیلها وجود دارد. در لوکوسیتها غلظتی برابر 35 میکرومول از این
اسید آمینه گزارش شده است (1). تورین از روند خودتخریبی که در طی فرایند تولید
اکسیدانها ایجاد میشود، جلوگیری میکند(2). نقش تورین در لوکوسیتها احتمالاً خنثیسازی اکسیدانهای کلرینه نظیر HOCl میباشد(3) . آنزیم MPO
یک پروتئین هم دار موجود در گرانولوسیتهای پلیمورفونوکلئوفیلی و مونوسیتهای
فعال شده میباشد(4). این آنزیم در معدود
واکنشهای شیمیایی باعث تغییر در LDL بهعنوان یک
عامل اصلی و عمده و در فرایند تشکیل پلاگهای
آتروژنیک، نقش کاتالیزوری دارد(5). یکی از این واکنشها به شکلگیری مقادیر
قابلملاحظهای از HOCl که قویترین
اکسیدان تولیدشده توسط MPO است، منتهی میگردد
(6). این اکسیدان قوی باعث گسترشواکنش
رادیکالهای آزاد لیپیدهای موجود درلیپوپروتئینهامیگردد(7و8).
HOCl
همچنین باعث کلرینهشدن آمینهای موجود در
پروتئینها، غیر فعال شدن گروههای سولفیدریل (SH)
بیرنگ شدن گروههای هم و در
نهایت تغییراتی
در ساختار پروتئینها از جمله آنزیمهای
آنتیاکسیدانی میشود (9 و 10). Stelmaszynska
و Lampert دریافتند که HOCl
تولیدشده توسط MPO میتواند آغازگر فرایند پراکسیداسیون در
لیپوپروتئینها و لیپوزومها باشد(11 و 12).
از
آنجاکه آپوپروتئین 100 - B یکی از مهمترین پروتئینهای تشکیلدهنده ملکول
LDL میباشد، لذا با قراردادن LDL
در معرض معرفهایی همچون هیپوکلریت
تولیدشده طی فرایند آنزیماتیک منجر به اکسیداسیون اسیدهای آمینه باقیمانده از
آپوپروتئین 100 – B خواهد گردید(13).
در
مورد آترواسکلروزیس و نقش با اهمیت ماکروفاژها و فاگوسیتها بهعنوان یک فرایند
التهابی در جدار شریانی مطالعات متعددی صورت گرفته است(16-14)، اما در مورد نقش
نوتروفیلها در پاتولوژی آترواسکلروزیس مطالعات اندکی انجام شده است(18و 17)
.
این
مطالعه به منظور مقایسه تورین با دیگر مهارکنندههای MPO
در فرایند تغییر LDL توسط HOCl
انجام گرفته است که در آن با بررسی ویژگیهای یکی ازترکیبات مشتق از نوتروفیلها
یعنی MPO میتوان مداخلات اختصاصی طراحیشدهای را در
راستای پیشگیری از بروز آترواسکروتیک و سایر بیماریهای التهابی در انسان پیشنهاد و اعمال نمود .
مواد و روشها :
در یک مطالعه
آزمایشگاهی از تعدادی اهداکننده خون که
شامل مردان و زنان در محدوده سنی 25 تا
40 سال و با سطح
طبیعی لیپیدی که مدت 14 ساعت ناشتا بودند، در لـولههای پروپیلین حاوی EDTA 10 درصد (PH=7/4)
خونگیری بهعملآمد. بر این اساس دو عملیات ذیل را انجام دادیم:
1- مهار عملکرد
نوتروفیلها با جلوگیری از تولید اکسیدانها توسط MPO،
با بهکارگیری مواد مختلف شیمیایی نظیر آمینو 1 ، 2 ، 4 تریازول ، سیانید پتاسیم، سدیم آزاید،
پاراهیدروکسی بنزوئیک اسید هیدرازید و بنزوئیک اسید هیدرازیک .
2- خنثی سازی و
متوقف ساختن ترکیبات حاصل از نوتروفیلهای فعالشده نظیرHOCl مشتق از MPO
با استفاده از اسیدهای آمینه مختلف نظیر متیونین، تورین و گلایسین .
بدین
منظور تخریب تریپتوفان در حضور سیستم MPO با استفاده از
تکنیک فلوریمتر ارزیابی شد و از این روند به عنوان شاخصی برای تغییر LDL
استفاده گردید . برای تعیین کمی خصوصیات
محافظتی، میانگین
و انحراف معیار پارامتر tmax/2 برای
سه بار تکرار آزمایش محاسبه گردید. برای بهدست آوردن tmax/2 ابتدا از نمودار روند
برحسب زمان tmax/2 استاندارد محاسبه و نمودار روند آن رسم گردید.
سپس در مورد تمامی معرفها در غلظتهای ثابت
این محاسبه تکرار گردید. و نمودار محاسبه میانگین و انحراف معیار tmax/2 برای همه معرفها برحسب
غلظت رسم گردید.
آماده سازی مواد
:
الف - تهیه
پلاسما: پلاسمای تمامی نمونههای خونی در سانتریفوژ یخچالدار و در دمای 4 درجه
سانتیگراد جدا شد و با حجم مساوی از محلول سوکروز 60 درصد که غلظت نهایی آن به 6
گرم سوکروز در لیتر پلاسما میرسید، مخلوط گردید. سپس در دمای 80- درجه سانتیگراد در تاریکی تا هنگام
آماده سازی LDL
حداکثر بهمدت دو ماه نگهداری شد (19).
ب- آمادهسازی LDL
: به روشBergmann صورت گرفت (20). غلظتLDL
با استفاده از کیت ساخت بهرینگر – مانهایم و باروش CHOD –
PAD تعیین گردید و از ضریب عددی16/3 برای تبدیل میلیگرم کلسترول به
کل حجم LDL در میلی لیتر استفاده شد .
ج- تهیه معرفها:
آنزیم انسانی میلوپراکسیداز
) EC
1.11.1.7 ) از کارخانه Calbiochem،
3 آمینو 1و2و4- تریازول (ATZ) پارا – هیدروکسی بنزوئیک اسید هیدرازید (PHBAH)،
بنزوهیدروکسامیک اسید (BHA)، سالیسیل
هیدروکسامیک اسید(SHA)، گلیسین ومتیونین از کارخانه شیمیایی زیگما – آلدریچ آلمان غربی تهیه شد . تورین و سدیم
آزاید از کارخانه Fluka سویس و بالاخره سیانید پتاسیم ساخت کارخانه
مرک آلمان غربی بوده است .
د - تعیین
فلورسانس تریپتوفان : از کاهش فلورسانس تریپتوفان تحت تأثیر MPO
، بهعنوان شاخصی جهت ارزیابی تأثیر ترکیبات خنثیکننده HOCl و مهارکنندگان
MPO در
جلوگیری از تغییر پروتئین apo B-100 در LDL
استفاده گردید. LDL
، فلورسانسی در محدوده اشعه
فرابنفش ایجاد مینماید که یهدلیل 37 مولکول تریپتوفان باقیمانده در
apo B–100 میباشد
.اندازه گیریفلورسانس بااستفاده از اسپکترومترلومینسانس
Perkin Elmer LS 50 B انجامشد. کاهش فلورسانس تریپتوفان متصل به LDL
در حضور MPO، بااستفاده از روش پیگیری زمانی1
در طول موج انتشاری 331 نانومتر و با درجه القایی مشخص شده 282 نانومتر ، انجام
گرفت . شکافهای انتشاری و القایی در طول موج 15نانومتر تنظیم شدند . در یک کووت ،
LDL تا غلظت 5/12 میکروگرم بر میلی لیتر و نسبت
به جرم مولکولی تام LDL با بافر PBS و 6= PH
رقیق و تا حد غلظت 1/0
میکروگرم در میلی لیتر آنزیم MPO اضافه گردید.
واکنش
با اضافه نمودن 1/0 میلی مول ازH2O2 ، که روزانه و با رقیق سازی محلول مادر به دست
میآمد، آغاز میشد. تحولات کنیتیکی تغییرات فلورسانس در هر نیم دقیقه اندازهگیری
شد.
تغییرات
LDLدر هنگام فعالیت سیستم MPO/H2O2/Cl- بهتنهاییو یادرحضوراسیدهایآمینه خنثیکننده HOCl
نظیر تورین، متیونین و گلایسین و یا در حضور ترکیبات مهارکننده MPO
مثل ATZ، سیانید پتاسیم، سدیم آزاید SHA، PHBAH
و BHA ارزیابی
واندازهگیریگردید. همه این آزمایشها در شرایط یکسان از جمله حرارت 37درجه سانتیگراد
در محیط بافر PBS با PH=6
و غلظتهای
(12/5µg/ml
LDL| 0.1µg/ml MPO; 0.1mmol/lH2O2) ) صورت پذیرفت
.
سیر
اختصاصی و مشخص بروز تغییرات در فلورسانس تریپتوفان کاملأ قابل تکرار بوده و عمومأ
به صورت یک کاهش سریع تا حد نزدیک به صفر
بوده است. استحاله B-100 apo که با شاخص
تخریب تریپتوفان
مشخص میشد یک فرایند سریع بودکه در غیاب مهارکنندگان، غالبأ در کمتر از ده دقیقه
کامل میشد. برای توصیف کمی تغییرات فلورسانس ، پارامتر tmax/2 به عنوان عاملی برای مشخص نمودن تأثیرات
محافظتی، معرفی گردید.
tmax/2 عبارتاست از مدت زمان لازم برای مشاهده یک کاهش
50 درصدی از میزان فلورسانس اولیه . همچنین می توان tmax/2 را بهعنوان واحد سرعت تخریب تریپتوفان در حین بروز
تغییرات ناشی از MPO در LDL
دانست. توضیح این نکته لازم است که برای
هرغلظت از تمامی معرفهای بهکارگرفته شده در این مطالعه سه بار آزمایش تکرار شدهاست
و برای تکرار آزمایشهای میانگین و انحراف معیار محاسبه گردید. برای دستیابی به
نتایح حاصل از این پژوهش از نمودار روند استفاده شد.
یافتهها :
وجه مشترک همه
آزمایشهای انجام شده در حضور سیستم MPO/H2O2/Cl- یک الگوی کینیتک عمومی میباشد که در منحنی 1 به
تصویر کشیدهشدهاست.
کل میزان کاهش فلورسانس، بدون در نظرگرفتن غلظت به کار رفته تقریباً در مورد تمام
مهارکنندگان (بهجزسدیم آزاید) مساوی بود. تنها براساس مقادیر tmax/2 تفاوت هایی به وجود میآید.
تورین، گلایسین
و متیونین:
از میان این سه اسید آمینه که اثر
تأخیری را بر روند تغییر LDL توسط MPO
از طریق خنثیسازی
1. time drive method
منحنی 1- منحنی
کنتیک استاندارد تغییرات فلورسانس تریپتوفان در حضور
MPO/H2O2/Cl-و
محاسبه tmax/2 بعنوان واحد سرعت تخریب تریپتوفان.
HOCl
اعمال میکنند، متیونین قویترین اثر مهاری را داشت و تورین و گلایسین بهترتیب، در ردههای بعدی
قرار گرفتند.
تورین
و متیونین در محدوده 10 تا 40 میکرومول ،
تخریب تریپتوفان را مهار نموده، بهنحویکه tmax/2 افزایش چشمگیری داشت. در غلظت 40
میکرومول از تورین که 3 مرتبه زیر مقادیر
غلظت فیزیولوژیک این اسید آمینه در بدن میباشد، tmax/2 در مقایسه با حالت عدم وجود تورین ، با
ضریبی در حد 50 افزایش داشت(20 دقیقه در برابر 4/0 دقیقه). متیونین حتی اثر مهاری
قویتری نسبت به تورین نشان داد(ضریب 132)، در حالیکه گلایسین کمترین اثر (ضریب
13) را دارا بود(منحنی2).
پارا–هیدروکسیبنزوئیکاسیدهیدرازید (PHBAH):
این ترکیب به
عنوان یک عامل مهار کننده عالی در برابر تغییرات apo
B-100 ناشی از فعالیت MPO، شناسایی
گردید. این ماده در محدوده غلظتی 3/0 تا 75/0 میکرومول، اثر تأخیردهندگی پرقدرتی
را نشان داد. در مقادیر غلظتی پایین تر از 3/0 میکرومول تغییرات tmax/2 به سختی قابل اندازهگیری بودند(منحنی 3).
اسید سالیسیل
هیدروکسامیک SHA)) و اسید بنزوهیدروکسامیک (BHA)
:
عملکرد
مهارکننده SHA در جلوگیری از تغییر LDL
توسطMPO/H2O2/Cl- ، در محدوده غلظت 5 تا 100 میـکرومـول انـدازه گیری شد (منحنی 4) . در
مقادیر پایین SHA
(5 تا100 میکرومول) بروز تغییرات در apo B-100 با سرعت
بالایی صورت پذیرفت . با افزایش غلظت مهارکننده در محدوده 20 تا 100 میکرومول tmax/2 به نحویکه در منحنی4 نشان داده شده است،
افزایش یافت. در مورد BHAنیز نتایج مشابه
حالات فوق (SHA) بودند، با این
تفاوت که با درجات پایینتر رخ میدادند .
3-آمینو 1، 2، 4- تریازول (ATZ)
:
این ترکیب ضعیفترین
تأثیرات محافظتی را در بین مهارکنندگان اثر MPO
در ایجاد تغییرات LDL داشته است. ATZ
تنها تأخیر کمی در کنیتیک
واکنشها بهوجود آورد، به نحوی که در محدوده غلظتی 5/2 تا 50 میکرومول باعث
افزایش مختصری در tmax/2 گردید.(
منحنی 5).
سیانید پتاسیم و
سدیمآزاید:
ارتباط پیوسته بین tmax/2 و غلظتهای متفاوت سموم هم (Heme) یعنی سیانید پتاسیم و سدیم آزاید در منحنی 5
نشان داده شده است. سیانید پتاسیم در غلظتی بالاتر
از 20 تا 50 میکرومول باعث بروز تأخیری چشمگیر در تغییر LDL
گردید . درجه مهارکنندگی این ماده شبیه به تورین بود. گرچه این دو ماده مکانیزم
های عملی متفاوتی دارند، درجه عملکرد مهاری سدیم آزاید شبیه به یکی از عوامل متوقفسازنده
HOCL یعنی گلایسین بود . در غلظت 50 میکرومول
سدیم آزاید اثر تأخیری مهمی در زمینه جلوگیری از تغییر LDL
توسط MPO بروز نمود. در مقایسه با حالت شاهد که سدیم
آزاید وجود
منحنی
5-چگونگی مهار MPO توسط
3-آمینو4،2،1 تریازول (ATZ) ، سیانید
پتاسیم و آزید سدیم در حضور سیستم
PO/H2O2/Cl-و
محاسبه میانگین و انحراف معیار tmax/2
نداشت،tmax/2 در حضور اینماده باضریبی درحدود 21
افزایش نشان داد(5/7 دقیقه در مقابل 35/0
دقیقه ).
بحث:
این پژوهش نشان
داد که تورین دومین خنثیکننده قوی HOCl حتی در غلظتهای
حدود 40میکرومول است که سه مرتبه کمتر از مقادیر آن در لوکوسیت انسانی است؛
بنابراین فعالیت بیولوژیک MPO وابسته به یون
کلر ممکن است تحت کنترل درونزای تورین باشد.
tmax/2در حضور تورین 50 برابر طولانیتر از حالت شاهد(عدم وجود تورین) بهدست
آمد ( 20 دقیقه در برابر 4/0 دقیقه ). برخلاف این نتایج Davies و Edwards نشان دادند که
گرچه تورین با خنثی سازی HOCl لومینسانس
شیمیایی سیستم H2O2/HOCl را مهار می سازد، اما این ترکیب تنها اثر
کوچکی بر لومینسانس شیمیایی وابسته به سیستم MPO/H2O2 دارد که در توافق با یافته های مطالعه ما نیست
(21).
اثر
مهاری متیونین قویتر از تورین می باشد، بهنحوی که tmax/2 در حضور متیونین دو برابر طولانی تر ازtmax/2 نسبت به تورین است. این مطلب را میتوان
با توجه به این واقعیت که متیونین میتواند به سه مولکول HOCl متصل شود، توجیه نمود.
شناسایی
واکنش مطلوب تورین با HOCl
به مطالعات Grisham و همکارانش
باز میگردد که مشخص گردید تورین واکنش سریع با HOCl
داشته و در نهایت تورین – کلرآمین ( TAU-NHCl
)ایجاد میگردد)22) که یکمتابولیت تقریباً غیرسمی و کمتر
واکنشدهنده بوده و بنا به نظر برخی دانشمندان به عنوان یک ملکول پیام رسان
اختصاصی در نوتروفیلهای فعالشده عمل کرده، باعث هماهنگی عمل ماکروفاژها در تولید
مدیاتورهای التهابی میگردد و ممکن است حداقل به میزان کمی ، باعث محافظت غشاها در
برابر آسیب مواد اکسیدان از طریق مهار تولید نیتریت و آلفا- TNF گردد (2). با اینحال دلیل اهمیت مطالعه تورین نسبت به سایر اسیدهای
آمینه ایناست که در فرایند التهاب حضور
این اسید آمینه بسیار بالاتر از حد مورد
انتظار است. از میان ترکیبات مهارکننده عملکرد نوتروفیلها برای جلوگیری از تولید
اکسیدانها توسط MPO
میتوان ATZ را یک مهارکننده ضعیف MPO
به شمار آورد، که در عین حال خاصیت مهارکنندگی برای آنزیم کاتالاز را نیز داراست.
سدیم آزاید و سیانید پتاسیم در زمینه تعدیل و کندسازی اثرMPO
بر apo B– 100 کاملاً مؤثر میباشند که بهدلیل مکانیزم غیراختصاصیشان
در تأثیرگذاری برتمام پروتئینهای همدار(Heme)،
ارزش درمانی بالایی ندارند (23) . میزان کارایی سیانید پتاسیم در اعمال اثر مهاری
و در نهایت جلوگیری از تغییر LDL مشابه تورین و کارایی مهاری سدیم آزاید معادل
گلایسین بود . نمودار تغییرات LDL در حضورهردو
ترکیب فوق ، مشابه الگوی کلی کینتیکی شرح داده شده در مورد سایر مهارکنندگان بود .
نکته قابل ذکر اینکه در مورد سدیم آزاید نوعی
کاهش وابسته به غلظت در روند تخریب تریپتوفان وجود داشت که احتمالاً در نتیجه غیرفعالسازی
آنزیم بوده است .
Kettle و همکارانش یک سلسله مطالعات را روی بنزوئیک
اسید هیدرازیدو مشتقات آن انجام دادهاند(24و25)، که دریابند کدام خصوصیات این
دسته از ترکیبات باعث مؤثربودن آنان در جلوگیری از تولید HOCl توسط آنزیم MPO شده است . این محصول منتج از اکسیداسیون (که
احتمالاً یک رادیکال میباشد)، به صورت غیرقابل برگشت باعث غیرفعالشدن آنزیم میگردد
. آزمایشهای ما درمورد PHBAH ، نشاندهنده تأثیرات
چشمگیر تأخیردهنده این ترکیب در روند تغییر LDL توسطMPO
، حتی در غلظتی به میزان 3/0 میکرومول بود.
Davies
و Edwards در مطالعات خود این نکته را روشن ساختند که SHA
هم میتواند باعث مهار لومینسانس شیمیایی تولیدشده توسط سیستم سلولی آزاد MPO/H2O2 گردد و هم بر فعالیت پراکسیداتیو MPO
خالصشده تأثیرات مهاری داشته باشد. غلظت SHA
لازم جهت مهار کامل فعالیت MPO ، بین 30 تا
50 میکرومول بود.در آزمایشهای به عمل آمده در این مطالعه جلوگیری کامل از تغییرات
LDL ناشی
از MPO حتی در غلظت 100 میکرومول SHA
دیده نشد. احتمالاً دلیل عمده اثر مهاری قوی SHA
برMPO، مهار پراکسیداز میباشد و خنثیسازی HOCl تأثیر جزئی را در اینخصوص موجب میگردد(26). SHA
و BHA نسبت به یون کلر تمایل بیشتری به اکسید شدن
دارندو از اتصال کلر به گروههای هم آنزیم جلوگیری مینمایند. اتصال SHA
سه برابر قویتر از اتصال BHA ارزیابی شدهاست
.
نتایج
این مطالعه این نظریه را تأیید و تقویت میکند که تورین در محیط آزمایشگاهی دارای
اثر بالقوه درمانی میباشد، چرا که ازوقوع آسیب در برخی از سلولهای هدف توسط
اکسیدانهای کلرینه قوی جلوگیری مینماید.
فرایند خنثی سازی HOCl میتواند در
شرایط پاتولوژیک با ارزش باشد؛ زیرا که با توجه به آن میتوان استراتژیهای درمانی
خاص را طراحی نمود و خصوصأ فعالیت طوفانی نوتروفیلهای فعالشده را در تولید مواد
اکسیدکننده با توقف و تعویق مواجه ساخت.
REFERENCES:
1. Pasantes - Moralses H| Fellman JH. Taurine and
hypotaurine and membrane
lipid peroxidation . In:
Miquel J| editor. CRC handbook
of free radicals and antioxidants in
biomedicine. Boca Raton| Florida:
CRC Press; 1989| P.105-119.
2. Marcinkiewicz J| Grabowska A|
Bereta J| Stelmaszynska T. Taurine chloramine| a product of
activated neutrophils inhibits in vitro
the generation of nitric oxide and other macrophage inflammatory
mediators . J Leukoc Biol 1995; 58:
667-674.
3. Marquez LA| Dunford HB. Chlorination of taurine by myeloperoxidase. Kinetic evidence
for an
enzyme-bound intermediate. J Biol Chem
1994; 269: 7950-7956.
4. Daugherty A| Rateri DL| Dunn JL| Heinecke JW.
Myeloperoxidase| a catalyst for lipoprotein
oxidation| is expressed in human
atherosclerotic lesions. J Clin Invest 1994; 94:437-444.
5. Berliner JA| Heinecke JW. The
role of oxidized lipoproteins in atherogenesis. Free Rad Bilo Med
1996; 20:707-727.
6. Harrison JE| Schultz J. Studies on the chlorinating activity of myeloperoxidase. J
Biol Chem 1976;
251:1371-1374.
7. Jerlich A| Fabjan JS| Tschabuschnig S| Smirnova AV| Horakoval L|
Hayn M| et al. Human low
density lipoprotein as a target
of hypochlorite generated by
myeloperoxidase. Free Radic Biol Med
1998; 24:1139-1148.
8. Panasenko OM| Evgina SA| Aidyraliev RK|
Sergienko VI| Vladimirov YA. Peroxidation of human
blood lipoproteins induced by
exogenous hypochlorite generated in the system of myeloperoxidase+
H2O2+ Cl .
Free Radic Biol Med 1994; 16:143-148.
9. Heinecke JW| Li W| Mueller DM| Boher A| Turk
J. Cholesterol chtorohydrin synthesis by
the
Myeloperoxidas
hydrogenperoxide-chloride system: potential markers for lipoproteins
oxidatively
damaged by phagocytes. Biochemistry
1994; 33:10127- 10136.
10. Aruoma O| Halliwell B. Action of hypochlorous
acid on the antioxidant protective enzymes
superoxide dismutas catalase and
glutathione peroxidase. Biochem J1987; 248: 973-976.
11. Stelmaszynska T| Kukovelz E| Egger G| Schaur
RJ. Possible involvement of myeloperoxidase in lipid
peroxidation. Int J Biochem 1992; 24:121-128.
12. Lampert MB| Weiss J. The chlorinating
potential of the human monocyte. Blood 1993; 62: 645-651.
13. Hazell JL| Van den Brg JJM| Stocker R. Oxidation of low density
lipoprotein by hypochlorite causes
aggregation that is mediated by modification of lysine residues rather
than lipid oxidation. Biochem J
1994; 304:297-304.
14. Zgliczynski JK| Stelmaszynska T. The
respiratory burst of neutrophilic granulocytes and its infuence
on infected tissues: In: Sbarra AJ|
Strauss RR| editors. The respiratory burst
and its physiological
significance. New York: Plenum Press|
1988| P.315-347.
15. Roessner A| Vollmer E| Jaeger E| Rauterberg J| Bocker
W. Differentiation and role of macrophages in
the early human atherosclerotic plaque: In: Vollmer E| Roessner
A; editors. Recent progress in atherosclerosis research. Berlin: Springer Verlag; 1993| P.59-71.
16. Ricevuti G| Mazzone A| Pasotti D| De Servi S.
Specchia G. Role of granulocytes in endothelial injury
in coronary heart disease in humans. Atherosclerosis
1991; 91:1-14.
17. Ainsworth TM| Lynam EB| Sklar LA. Neutrophil
function in inflammation and infection: In: Sirica
AE| editor. Cellural and molecular
pathogenesis. Philadephia: Lippincott - Raven Publishers; 1998|
P.37-55.
18. Key NS| Platt JL| Vercellotti GM. Vascular
endothelial cell proteoglycans are
susceptible to cleavage
by neutrophils. Arterioscler Thromb 1992; 12:836-842.
19. Kleinfeld HA| Hak-Lemmers HLM| Stalenhoef AFH|
Demacker PNM. Improved measurement of
low-density lipoprotein. Susceptibility to copper-induced
oxidation: application of a short procedure
for isolating low-density
lipoprotein. Clin Chem 1992; 38: 2066-2072.
20. Bergmann AR| Ramos P| Esterbauer H|
Winklhofer-Roob BM. RRR- tocopherol can be substituted
for by Irolox in determination of kinetic parameters of LDL oxidizability by copper. J Lipid Res
1997; 38: 2580-2588.
21. Davies B| Edwards SW. Inhibition of myeloperoxidase
by salicylhydroxamic acid. Biochem J 1989;
258: 801-806.
22. Grisham MB| Jefferson MM| Melton DF| Thomas EL.
Chlorination of endogenous amines by isolated
neutrophils: ammonia-dependent
bactericidal| cytotoxic and cytolytic activities of chloramines. J Biol
Chem 1984; 259:10404-10.
23. Hazen SL| Heinecke JW. 3-Chlorotyrosine: a specific
marker of myeloperoxidase – catalyzed
oxidation is markedly elevated in
low density lipoprotein isolated from human atherosclerotic intima.
J Clin Invest1997; 99:2075-2081.
24. Kettle AJ| Gedye CA| Hampton MB| Winterbourn CC.
Inhibition of myeloperoxidase by benzoic acid
hydarzides. Bio J 1995; 308:559-563.
25. Kettle AJ| Gedye CA| Winterbourn CC. Mechanism of
inactivation of myeloperoxidase by 4-
aminobenzic acid hydrazide. Biochem J 1997; 321:503-508.
26. Ikeda-Saito M| Shelley DA| Lu L| Booth KS|
Caughey WS| Kimura S. Salicylhydroxamic acid
inhibits myeloperoxi activity. J
Biochem Chem 1991; 266:3611-3616.