hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdff924705000000e420000001000100
یکپارچه سازی ملی در استان خوزستان
باتاکید بر نام گذاریهای جغرافیایی
نویسنده: مراد کاویانی راد
دانشجوى مقطع دکترى جغرافیاى سیاسى دانشگاه تربیت مدرس
چکــیده:در مــیان کشــور هــای مخــتلف جهــان کمــتر ملتــی وجــو
دارد کــه از حیــث
تجــانس ملــی همگــون باشــد.از ایــن رو یکــی از مشــکلات ایــن
کشــورها شــیوه
برخوردحکومـت مرکـزی بـا ایـن تـنوع اسـت.کشـور ایـران در طـول تـاریخ
چـند هـزار
سـاله خـود ملتـی چـند قومیتـی بـا محوریـت قـوم فـارس بـوده
اسـت.پراکندگـی اقـوام ایرانـی در حاشـیه مـرز و کشـیده شـدن دنـباله قومـی ایـن
اقـوام بـه خـارج از کشور از جملــه مشــکلات حکومــت مرکــزی در روندیکــپارچه
ســازی ملــی پــس پــیدایش دولــت مدرن در ایران در طول یکصد سال اخیر بوده است.
ایـران بـه بـاور بسـیاری از صـاب نظـران قربانـی یـک جغرافـیای
دشـوار(در راسـتای
یکـپارچه سـازی ملـی) بـوده اسـت.تـنوعات قومـی، سـرزمبنی موقعیـت
ژئوپلیتیکـی بـی همـتا زمیـنه دخالـت قـدرت هـای مـنطقه ای و فـرا مـنطقه ای را
جهـت اخـذ امتیازاتـی از حکومـت مرکـزی ایـران را فـراهم سـاخته اسـت .از جملـه
اقـوام ایرانـی کـه دنـباله قومی آن بــه خــارج از کشــور کســیده شــده وزمیــنه
دخــات بــیگانگان را در ایــن ســرزمین مهــیا ســاخته اقلیــت قومــی عــرب
خوزســتان اســت.دولــت عــراق مــتاثر از یــک ســری عوامــل جغرافــیای سیاســی
و ژئوپلیتیکــی حمایــت از ایــن اقلیــت را بهانــه ســاخته وبارها در امور داخلی
ایران به دخالت پرداخته است.
در ایــن مقالــه نویســنده بــر آنســت کــه بــه توضــیح شــرایط
جغرافــیای دشــوار
کشـــوروعواملی(جغرافـــیای و انســـانی) راکـــه زمیـــنه دخالـــت
عـــراق را در اســـتان خوزســتان فــراهم ســاخته ،بــپردازد.ودر پایــان
پیشــنهاد هــای متناســب بــا موضــوع ارائه دهد.
واژگان کلیدی : اقوام ایران، سازمان دهی سیاسی فضا، خوزستان،عراق
مقدمه:
در میان کشور های گوناگون جهان کمتر دولتی وجود دارد که فاقد تنوعات
قومی باشد. دولتها برحسب عوامل مختلف جمعیتی، موقعیت جغرافیای، تاریخی، قانون اساسی،میزان
توانایی جنبش های ناحیه گرا ودخالت قدرت های منطقه ای و فرامنطقهای در برخورد با این
ناهمگونی ملتی در عرصه قومی و زبانی سیاست های متفاوتی در پیش می گیرند.
ملت ایران در طول تاریخ متشکل از اقوام مختلفی بودهاند.باتوجه به این
حقیقت که مرز های سیاسی ایران دست کم تا اوایل همین سده شناور بوده، بسیاری از این
اقوام در پیرامون کشور( پس از پیدایش دولت مدرن ) پراکنده ، و دنباله قومی آنها به
خارج از کشور کشیده شده که بعضاً هم دارای دولت های شدهاند، از این رو حفظ یکپارچگی
سرزمینی و یکپارچه سازی ملی در صد سال گذشته یکی از مسائل عمده در بعد امنیت ملی
برای مدیران سیاسی کشور بوده است.
دراین مقاله نویسنده ضمن بیان ویژگیهای جغرافیای ـ سیاسی ایران، جایگاه
راهبردی استان خوزستان درسطح ملی، بررسی وضعیت قوم عرب در این استان و همچنین
عوامل تأثیرگذار در جهت دهی به برنامه های ملی به منظور حفظ یکپارچگی سرزمینی،توسط
دولت مرکزی که منجر به تغییر اسامی عربی شهرهای ناصری به اهواز، محمره به خرمشهر،
عبادان به آبادان، معشور به ماهشهر،فلاحیه به شادگان و خفاجه به بستان شد ، می
پردازد.
قرار گاه جغرافیای ایران
کشور ایران در جنوب شرقی آسیا
در بخش باختری فلات ایران واقع شده است .فلات بزرگ
ایران در میان دره های پهناور و گسترده رود سند درخاور رودهای فرات و
دجله ، همچنین با فلات تبت و آناتولی که به ترتیب در خاور و باختر آن قرار دارند،
آسیای شمالی را از شبه جزیره عربستان و شبه قاره هند جدا می کند.
دو قوس کوهستانی به درازای بیش
از 2500 کیلو متر فلات ایران را فرا گرفته اند،زنجیره کوهستانهای البرز واقع در
شمال ایران استانهای گیلان ،مازندران و گلستان را از مانده سرزمین ایران جدا می
کند.بخش محدب آن رو به جنوب دارد.جز دره سفید رود هیچ گذری از آن به فلات ایران
راه نمی برد، بخش خاوری این قوس کوههای پراکنده .و کم ارتفاع خراسان است.
قوس دوم که قوس باختری- خاوری است شامل چین خوردگی های پیرامونی کوههای
لرستان و جنوب فارس لارستان،قوس اصلی یعنی رشته جبال زاگرس به درازای 1800 کیلو
متر وپهنای میانگین 250 کیلومتر بلندیهای مرکزایران از خاورارومیه تا جنوب کرمان و
بلندی های مشرف برقم ،کرمان و یزدودرپایان بلندیهای موجود درشمال باختری (سهند و
سبلان )و جنوب خاوری ایران ( مخروطه های آتشفشانی) است.
عمده ترین جلگه ایران در حاشیه بیرونی فلات در پای کوههای البرز و
زاگرس گسترش یافته است،جلگه های باریک و کم پهنای هستند که از همه آشناتر جلگه های
جنوبی دریای خزر که حدود 27 متر پایین تر از سطح دریای آزاد افتاده ودر باختر و
خاور گسترش می یابند.در کرانه جنوب فلات هم این وضع تکرار می شود درباخترجلگه
آبرفتی خوزستان که ساحل رسوبات کرخه ، کارون و تا حدودی اروند رود است.در خاور
کشور هم جلگه ساحلی دشتیاری در بلوچستان در کنار مرز پاکستان قرار دارد(کفاش جمشید،
67،1375.( موقع عمومی و سیاسی ایران یعنی
قرار گرفتن آن در آسیای جنوب باختری آشکارا در وضع سیاسی و در نتیجه نوسانات مرز سیاسی
و پس و پیش رویهای آن موثر بوده است.آسیای جنوب غربی در واقع منطقه ای است که میان
سه قاره آسیا،آفربقا و اروپا جای گرفته وایران در این منطقه
به وضوح از رویدادهای سه قاره متاثر بوده است.زیرا هر گونه ردویداد در
روابط و مراودات فرهنگی ،سیاسی ، نظامی که میان این سه قاره روی دهد ناگزیر عوارضی
در ایران به بار می آورد.
همچنین ایران در گذرگاه کانون های تمدنی کهن و نوین قرار داشته است(ترابی،1378،
510.)
از روزگاران کهن ایران میان کانونهای تمدنی مصر ، یونان،مدیترانه ، میان
رودان (بین النهرین)، فرارود(ماوراالنهر)، قفقاز،پنجاب قرار داشته، نیرو گرفتن و
گسترش هر یک ار این کانونها همه شئون این کشور و حتی مرزهای سیاسی آن تاثیر می
گذارده است.
سازمان دهی سیاسی فضا در ایران
مرز های سیاسی ایران در گذر تاریخ تا اوایل همین سده شناور بودهاند.به
گونه ای که زمانی گستره سرزمینی آن دردوران هخامنتشیان یک چهارم خشکی های جهان را
در بر میگرفت،وگاهی نیزشامل مناطق ویژه ای از این سرزمین می شد.بنا بر اسناد تاریخی
ایرانیان نخستین ملتی بودند که جهت اداره بهتر گستره سرزمینی شان درعصرهخامنتشیان
به سازماندهی سیاسی فضا روی آوردند.گوناگونی قومی، انسانی و پهناوری این گستره
سرزمبنیگونه ویژهای از سازماندهی سیاسی فضا را نیاز داشت که بتوان این سرزمین
پهناور را اداره کرد. در حقیقت نظام سیاسی این دوره از تاریخ ایران مبتنی بر گونه
ای از فدرالیسم سیاسی بود.ساتراب های (ایالات)کشور از نوعی خود مختاری داخلی
برخوردار بودند.سازمان دهی سیاسی فضا در درازای تاریخ ایران همواره وجود داشته
است.عواملی نظیرتنوع قومی، حفظ یکپارچگی سرزمینی، گسترش سرزمینی،دخالت بیگانگان،دفاع
در برابر دشمن و اداره بهتر سرزمین سازمان دهی سیاسی فضا را در ایران متاثر ساخته اند.
پیدایش حکومت مدرن در ایران متاثر از تحولات فکری و فرهنگی باختر زمین،
لزوم یکپارچگی سرزمینی،تنوع قومی، مذهبی و زبانی،فروپاشی امپراطوری عثمانی و پیدایش
کشور های نو بدون هیچ گونه پیشینه تاریخی ، وجود ابر قدرت روسیه در شمال و ابرقدرت
انگلستان در جنوب،وبه طور کلی مداخلات بیگانگان در امور داخلی ایران و همچنین تاثیرپذیری
قانون اساسی کشور از قانون اساسی فرانسه و بلژیک که نظام های سیاسی تمرکزگرا
داشتهاند، نظام سیاسی کشور را به سوی گونه ای خاص ازتمرکز سیاسی پیش برد.
در دهه اخیر فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی نیز سازمان دهی سیاسی فضا درایران
را متاثر ساخت ، به گونهای که چالش های ژئوپلیتیکی نوینی در مرز های شمالی کشوربه
ویژه در همسایگی جمهوری آذربایجان برای ایران شکل گرفت .ییدایش جمهوری آذربایجان
که بخش عمده ای از تاریخ این جمهوری با ایران یکسان است،ونیز کوشش این جمهوری در
باز تعریف مجدد از خود ،رواج اندیشه های پان ترکیستی و پان تورانیستی با توجه به این
حقیقت که بخش بزرگی ازمردم ایران ترک زبان اند از دیگر عواملی خواهد بود که در شرایط
کنونی وآینده موزاییک سیاسی سرزمین را متاثر می سازد.(احمدی،279،1379 )در ایران
جنبش های ناحیهگرا عمدتأ در طول
دورانهای گذار سیاسی با دخالت عنصر بیگانه پویایی داشته و پس شکل گیری وتوانیابی
مجدد حکومت مرکزی رو به خاموشی نهاده اند.
اقلیت عرب استان خوزستان پس از پیدایش کشور عراق که رهاورد رقابت
استعمارانگلستان و فروپاشی امپراطوری عثمانی بود،همواره یکی از اهداف حکومت عراق
جهت دخالت در امور داخلی ایران بوده ،دولت عراق متاثر از برخی عوامل سیاسی و جغرافیایی
این منطقه از کشور را آماج دخالت های خود در طول حیات سیاسی خود از بدو پیدایش
قرار داده است.در ادامه به بررسی ریشه این مداخلات و آثار آن بر یکپارچگی سرزمینی
ایران می پردازیم.
جغرافیای سیاسی عراق
پیدایش کشورعراق در باختر ایران
محصول رقابت و منافع درازمدت انگلستان در خاورمیانه و فروپاشی امپراطوری عثمانی
بوده است.این کشور از سه بخش جمعیتی جداگانه تشکیل شده که هر یک از این مناطق
شناسه های جمعیتی و جغرافیای ویژه خود را دارند.
1 -منطقه شمالی کرد نشین: این منطقه کوهستانی ازعراق شامل قوم کرد با بیش
از20 /جمعیت
عراق است.عمده مناطق نفت خیز عراق در این منطقه قرار دارند. بزرگترین
مانع در راه یکپارچگی ملی عراق بوده اند.
2 -منطقه میانی : این بخش از خاک عراق دربرگیرنده جمعیت اهل سنت وعرب
است که از بدو پیدایش کشورعراق تاکنون هسته اصلی حکومت مرکزی را دراختیارداشته و
بالاترین مقامات از میان آنها بوده اند.جمعیت این منطقه از عراق را 20 /برآورد می
نمایند.
3 -منطقه جنوبی: این بخش از خاک عراق شامل جمعیت عرب و شیعه مذهب این
کشور است.نزدیک به 60 /جمعیت عراق می گردد. به زعم جمعیت زیاد در ساختار حکومت
مرکزی عراق جایگاه مستحکمی در ساختار حکومتی این کشور نداشتهاند.این منطقه از عراق
دارای مرز مشترک با استان خوزستان ایران است.که از سمت جنوب با خلیج فارس هم مرز
است.مردم شیعه مذهب عراق پیوند بسیار نزدیک فرهنگی با مردم شیعه مذهب ایران داشته
اند.
همچنان که اشاره رفت پیدایش کشور عراق محصول خواست ملی این کشور نبوده
است.
ناهمگن بودن جمعیت این کشور نیز ریشه در این واقعیت تاریخی دارد.از
جمله مشکلات حکومت مرکزی در عراق عدم توانایی آن در ایجاد پیوندهای لازم در میان
مناطق مذکور است .در این مناطق بسیاری از جنبش های ناحیه گرا شکل گرفته،که با
سرکوب شدید حکومت مواجه شده اند. به واسطه همین ناهمگونی جمعیتی، عراق بارها جهت
اخذ امتیازاتی مورد استفاده قدرت های منطقه ای و فرامنطقه ای قرار گرفته است.
یکی از بزرگترین مشکلات عراق عدم دسترسی مناسب به کرانه های ساحلی در
خلیج فارس است.این تنگنای ژئوپلیتیکی از آغاز تأسیس این کشور تاکنون مورد اعتراض
مقامات عراقی بوده ،این تنگنای ژئوپلیتیکی دررفتار سیاست خارجی این کشورگونه ای
رفتار تهاجمی ایجاد کرده که تحمیل دو جنگ بر کشورهای کرانه خلیج فارس(ایران و کویت)
در راستای گریز از این شرایط جغرافیایی بوده است.
ویژگی های جغرافیایی خوزستان
از جهت طبیعی بخش بزرگی از این استان شامل جلگه خوزستان است .در این
جلگه پر آبترین رود های ایران روان هستند.شرایط اقلیمی مساعد، خاک آبرفتی حاصلخیزو
وجود چند رود بزرگ کشوردر این استان رونق بسیاری به کشاورزی آن بخشیده است.به نحوی
که این منطقه از ایران تمدن های بزرگی در طول تاریخ شکل گرفته اند.در شرایط کنونی
هم این استان یکی از مناطق قطبی کشور از بعد کشاورزی به شمار می رود.صنایع بزرگ
مربوط به فراورده های کشاورزی در این استان فعال بوده اند.
کشف منابع و ذخایر بزرگ نفتی در این استان ،ایران رادر زمره یکی ازصادر
کنندگان بزرگ نفت قرار داده است.به گونهای که امروزه بخش اعظم از درآمد ملی از گذر
صادرات نفت حاصل می آید.
از دیگر ویژگی های این استان واقع شدن در کنار کرانه شمالی خلیج فارس
است که این ویژگی جغرافیای در امر صادرات نفت، فراورده های نفتی و صادرات محصولات
کشاورزی به این استان اهمیت چند برابری داده است.
تنوع قومی ایران:
ایران یکی از ناهمگونترین کشورهای خاورمیانه ازدیدگاه تجانس جمعیتی
است.تنوع قومی(فارس، ترک، کرد، لر، بلوچ، عرب وترکمن)وزبانی از جمله مولفه های
واگرایی در این کشور به شمار می روند.علی رغم این تنوع عوامل گوناگونی همانند دین
اسلام ، زبان فارسی ،تاریخ مشترک و آداب و رسوم مشترک ملت ایران را به هم پیوند
زده اند(جلا یی پور،502،1376.)
در طول یک صد سال گذشته هرقدرت منطقهای و فرا منطقهای که به دنبال
ناامن سازی امنیت ملی ایران بوده به مقوله واگرایی ها و شکاف های قومی ،مذهبی و
زبانی در این کشور دامن زده است.
جمعیت خوزستان
حضور اعراب در گستره سرزمینی ایران به دوران باستان یا پیش از اسلام می
رسد.از آن زمان تاکنون بخشی از ملت ایران به ویژه در استان خوزستان اعراب بوده
اند.مذهب آنان شیعه دوازده امامی (همانند اکثریت ملت ایران که نزدیک به 90 /آنان
مسلمان شیعه اند).از دیگر گروه های جمعیتی استان لرها هستندکه در چندین شهر استان
ساکن اند.در طول یک صد سال گذشته در اثر رشد و گسترش صنایع وفعالیت های در زمینه
نفت و امور مرتبط با آن مهاجرت های بسیاری از
مناطق مختلف کشور به این استان انجام شده است.
دخالت عراق در امور داخلی ایران
آنچنان که اشاره رفت ایران کشوری نا متجانس از بعد همگونی ملتی
است.هرکشوری که خواستار بی ثبات کردن امنبت داخلی جهت گرفتن امتیازاتی از آن باشد
از این عامل استفاده می کند.تاریخ صد سال گذشته این سرزمین گواه بررویدادهای سیاسی
متاثر از دخالت بیگانگان در بهره برداری از این عنصر ناهمگونی ملتی بوده است.
با توجه به توضیحاتی که درموردشرایط جغرافیای انسانی وتنگناهای ژئوپلیتیکی
کشورعراق وهمچنین ویژگی های جغرافیای انسانی و طبیعی استان خوزستان ذکر شد،حکومت
عراق همواره به دنبال تجزیه این بخش از کشوربه بهانه های واهی از جمله دفاع از
اعراب خوزستان بوده است.
در صورت تصرف همه یا بخشی از استان این تنگنای ژئوپلیتیکی عراق رفع
،وبه باور بسیاری از صاحب نظران در صورت وقوع چنین رخدادی عراق به قدرتمندترین
کشور منطقه خلیج فارس
تبدیل می شد. .یکی از دلایل حمله عراق به ایران در شهریور 1359حمایت از
اقلیت عرب این استان بود.که در این راستا به تشکیل و تقویت گروهک های سیاسی وابسته
از جمله جمعیت خلق عرب مسلمان پرداخت این گروه در اویل انقلاب اقدام به انفجار
لوله های نفت می کرد.
در عصر سلطنت رضا شاه بنا بر
گفته احمد کسروی «در آن روز هاروزنامه های عراق زبان به بیهوده گویی باز کرده و
خوزستان را می نوشتند اماره مستقله عربیه و شیخ خزعل را سلطان عربستان می نامیدند»
(کسروی،233،1362(
کوشش به منظور یکپارچه سازی
در این زمان حکومت مرکزی متاثر از عوامل مختلفی که در بالا ذکر گردید
درراستای حفظ یکپارچگی سرزمینی و یکپارچه سازی کشورتلاش بسیاری به عمل آورد.با عنایت
به اینکه یکپارچگی حالت و یکپارچه سازی(که نتیجه تعادل بخشی به فرایندهای گریز از
مرکز است)فرایندی پویاست،بنا براین یکپارچه سازی فرایندی است که به وسیله آن
قلمروهای بزرگ پس از ادغام سرزمین های کوچکترتابعیت و حمایت شهروندان آنرا به دست
می آورند.(درایسدال ،198،1373 ) براین اساس به منظورکاستن از فشار نیروهای گریز از
مرکزو جلوگیری ازدخالت نیروهای منطقهای و فرامنطقهای حکومت مرکزی ضمن سرکوب شیخ
خزعل به عنوان نیروی گریز از مرکزکه پشت گرم به کمک نیروهای فرامنطقهای بود، به
هدف یکپارچه سازی این منطقه با بدنه کشور کوشش فراوانی صورت گرفت .به دین جهت نام
بسیاری از شهرها استان که به زبان عربی بود فارسی شدند.از جمله ناصری به
اهواز،محمره به خرمشهر،عبادان به آبادان،معشور به ماهشهر،فلاحیه به شادگان و خفاجه
به بستان ( زمان رشیدیان ،68،1371 (تغییر نام یافتند.
ازآنجا که بسیاری از مناطق مختلف کشوردر طول تاریخ بارها تغیییر نام
دادهاند، ضروری است که متولیان امرضمن کاوش های تاریخی در نام های گوناگون منطقه
اسامی رابرگزینند که نخست منطبق بر واقعیات جغرافیایی و تاریخی منطقه باشد دوم
آنکه کمتر احساسات اقوام منطقه برانگیزد.
نتیجه گیری
یکپارچه ترین دولت ها ،دولت های مبتنی بر ملت یا دولت های هستند که
مردم آگاهی عمیقی ازاشتراکات و تمایزات خود دارند.در ایران متأثر ازعوامل ناهمواریها
و وسعت زیاد جابجایی داخلی را با دشواری مواجه ساخته،و به پاره پاره شدن کشورتا
سده کنونی کمک کرده است.
گرچه ملت ایران بیش از 90 /مسلمان شیعه هستند(درایسدال،211،1373(.ولی این
کشور از نظر زبانی ناهمگن ترین کشور خاورمیانه و شمال آفریقا به شمار می رود.این
تنوعات سرزمینی و قومی(که به چشم اسفندیار ایران معروف است) تا کنون بارها مورد
بهره برداری کشورهای منطقهای و فرامنطقهای قرار گرفته،این موضوع دریک صد سال اخیر
همواره یکی از دغدغه های خاطرمتولیان امنیت کشوربوده است.بدین لحاظ کوشش بسیارتوسط
دستگاه های متولی امنیت و یکپارچه ساز کشور به عمل آمده است که بسیاری از این
اقدامات با موفقت قرین شده اند.
با توجه به ناتوانی دولت عراق در برقراری پیوند های لازم میان مناطق سه
گانه کشور،و بهره برداریهای که قدرت های منطقهای و فرامنطقهای از این موضوع
داشتهاند،همچنین تنگنای ژئوپلیتیکی این کشور در نبود دسترسی مناسب به کرانه های خلیج
فارس،زمینه را برای دخالت عراق به بهانه حمایت از اقلیت عرب خوزستان فراهم ساخته
است.
لذا حکومت مرکزی تلاش بسیاردرجهت ادغام این منطقه با بدنه کشور به عمل
آورد.و اسامی بسیاری از شهرها رااز عربی به فارسی(با تاکید بر واقعیات تاریخی و
بدون برانگیختن احساست قومی اعراب این منطقه) برگرداند.
پیشنهادها
با توجه به این حقیقت که ملت ایران ملتی ناهمگون از جهت قومی و زبانی
است:
1 -شیوه برخورد حکومت مرکزی با همه اقوام نمی تواند یکسان باشد،لذا
متناسب با وزن سیاسی هر کدام از این اقوام نوع رویکرد متفاوت باشد.ولی باید فرصت
های برابر در اختیار همه اقوام ایرانی (صرف نظر از قومیت و زبان) قرار گیرد.
2 -عدم تغییر برخی اسامی زیرا در صورت تغیر نام ها خود این امر در تقویت
نیروهای گریز از مرکز موثر خواهد بود.
3 -تغییر اسامی باید در راستای حفظ وحدت سرزمینی کشور وبر پایه واقعیات
تاریخی و جغرافیای منطقه باشد، زیرا در غیر این صورت اقدام به تغییر نام نواحی و
نقاط مختلف خود به احساس جدایی گزینی سرزمینی دامن می زند.
4 -حکومت مرکزی زمینه مشارکت همه جانبه(اقتصادی، سیاسی و ....) را برای
همه اقوام ایرانی به منظورتضعیف نیروهای گریز از مرکز و تقویت نیرو های مرکز گرا
فراهم سازد.
فهرست منابع
-1 احمدی، حمید. قومیت و قوم گرایی در ایران. نشر نی. چاپ دوم 1379
-2 ترابی،محمد. گفتاری پیرامون هویت ملی ایرانیان.مجله سیاست خارجی
1376
-3 جلایی پور،حمید رضا.هویت ملی اقوام ایرانی در عصر خیزش قومیت
ها.مجله سیاست
خارجی.1375
-4 درایسدال،آلاسدایر، و جرالد اچ بلیک.جغرافیای سیاسی خاور میانه و
شمال آفریقا.برگردان
دره میرحیدر .چاپ سوم 1373
-5 زمان رشیدیان،نیره، نگاهی به تاریخ خوزستان.چاپ سوم ، انتشارات بوعلی
.تابستان 1371
-6 کفاشجمشید،محمدرضا.پایان نامه کارشناسیارشدجغرافیایسیاسی. دانشگاه
امام حسین(ع) تابستان 1375
-7 کسروی تبریزی، احمد. تاریخ پانصد ساله خوزستان.انتشارات خواجو.چاپ
اول زمستان 1362