02188272631   09381006098  
تعداد بازدید : 60
10/3/2023
hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdff417e050000009a23000001000100

چه کسانی به کامپیوترها و اینترنت نیازمند می باشد؟

نویسنده : کلیفورد استول

دکتری علوم فضایی و نویسنده کتب علمی

کلید واژه ها : نرم افزارهای آموزشی، فیلمهای آموزشی، صفحات وب

چکیده

استفاده از کامپیوترها و نرمافزارها درمدارس، روز به روز درحال گسترش است.همگان براین باورندکه این کار به پیشرفت علم کمک میکند،ولی نویسنده این مقاله، مخالف این نظر است. وی معتقد است، مهمترین رکن یک کلاس درس، وجود یک معلم لایق و کارآمد است که درحال تعامل با دانشآموزان است و هر چیزی که این دو را از هم جدا کند، مانند پخش فیلم یا استفاده از کامپیوتر و اینترنت، به کلاس ضربه زده است.از نظر نویسنده،کامپیوتر و اینترنت به عنوان یک راه حل برای برخی از بحرانهای پنهان در مدارس، به صورت نسنجیده و بدون بررسی وارد شبکه آموزشی آمریکا شده است. کامپیوترها و اینترنت هیچ مشکلی را در مدارس حل نکردهاند.کامپیوترها و اینترنت به جای این که فرا گرفتن خواندن و نوشتن راتشویق کنند با ارائه یک کپی ازدروس،آموزش در مدرسه را بیاهمیت قلمداد میکنند.علیرغم همه تکنولوژیهای آموزشی، یک کودک در برابر کامپیوتر،با کودکی که در مقابل تلویزیون نشسته است، هیچ تفاوتی ندارد.

پخش فیلم در مدرسه را به خاطر میآورید؟ من غالباً به انتظار بعدازظهر چهارشنبه ها بودم، زمانی که معلم کلاس پنجم مالامپها را خاموش میکرد،پرده نمایش رامیانداخت وبا به صدادرآوردن بوق الکترونیکی، پروژکتور را روشن میکرد. همه شاگردان عاشق این لحظه بودند، ساعت بعد از آن، چیزی نداشتیم که به آن فکر کنیم. معلمان هم پخش فیلم را دوست داشتند.در انتهای کلاس دست به سینه به تماشای فیلم میایستادند. مدیر مدرسه نیز از این ساعت راضی بود. والدین هم از این برنامه حمایت میکردند و بر پخش فیلم پافشاری مینمودند، ولی هیچ آموختنی درکار نبود، شما تاکنون فیلمهای بسیار زیادی دیدهاید. همان طور که احتمالاً من تاکنون حدود 100 فیلم دیدهام. خوب نام سه فیلم را بیاورید که اثری طولانی و بلندمدت بر زندگی شما داشته است.حالا نام سه نفر از معلمانتان را به خاطر آورید.

مهمترین چیز در یک کلاس چیست؟ یک معلم خوب که درحال تعامل با دانشآموزان با انگیزه است.هر چیزی که این دو را از هم جدا کند، پخش فیلم، فیلمهای ویدئویی ـ آموزشی، نمایشهای چند رسانهای، ایمیلهای شبکهای، تلویزیونها یا کامپیوترهای فعال، ارزش آموزشی نامطمئنی دارند. فیلمهای آموزشی دیروز، امروز جای خود را به کامپیوترها و اینترنت در مدرسه دادهاند. به عنوان یک راه حل برای برخی بحرانهای پنهان درکلاسها، کامپیوتر و اینترنت به صورت نسنجیده و بدون بررسی، وارد شبکه آموزشی شده است.

استفاده از وسایل پیشرفته کنونی، سیستم آموزشی ما را به هم متصل کرده است. دبستانها به شدت به دنبال سختافزارها و نرمافزارها هستند. دانشگاه ها روی آموزش از راه دور سرمایهگذاری میکنند.با وجود این، کامپیوتر و اینترنت چه مشکلی را در مدرسه ها حل کرده است؟ آیا کامپیوترها و اینترنت خواندن و عشق ورزیدن به کتابها را آموزش میدهد؟ به سختی.

تصاویر وکلمات، پیام اصلی بر روی تقریباً تمام صفحات وب هستند. کامپیوترهای متصل به شبکه، به جای اینکه فراگیری نوشتن را تشویق کنند،یک کپی درست میکنند و به سرقت ادبی کمک میکنند و آموزش درمدرسه را بیاهمیت جلوه میدهند.مطمئناً شما نمیتوانید در صفحه کامپیوتر یک کتاب بخوانید.این کار عذابآور است. علیرغم همه تبلیغات پر سر و صدا علیه متون،شما نمیتوانیدبه صورت آن لاین یک داستان کوتاه مطالعه کنید.با وجود همه ادعاهای تکنولوژیستهای آموزشی، یک کودک در برابر کامپیوتر و اینترنت، کاملاً شبیه کودکی است که در برابر یک دستگاه تلویزیون نشسته است. آیا مشکل بزرگی که کودکان ما با آن روبهرو هستند، این است که آنها نمیتوانند به اندازه کافی پیامهای الکترونیک اراسال کنند؟ یا این است که آنها به اندازه کافی تلویزیون تماشا نمیکنند؟

آیا نوجوانان ما از کامپیوترها و اینتنرت هراس دارند؟ آیا ما نگرانیم که بچه های ما معلمهایشان را با ملاحظه زیادی تحمل میکنند؟ اگر اینها مشکلات دانشآموزان ماست، پس بله، به آنها کامپیوتر بدهید. شایدهم دانشآموزان ما اکنون وقت خیلی زیادی را درمقابل یک چیز توخالی از دست میدهند و توسط پیامهای تصویری بمباران میشوند.شاید مدرسه ها باید از فعالیتهای الکترونیکی جلوگیری کنند. یک مدرسه به کامپیوتر و اینترنت نیاز ندارند. یک معلم خوب میتواند بدون استفاده از تصویرهای از قبل برنامهریزی شده، برای دانشآموزان الهامبخش باشد و به آنها انگیزه بدهد.داشتن یک اتاق پر از پنتیوم و تغذیه شدن با یک صفحه نمایش پاورپوینت که با نمودارها و جدولها کامل میشود، قادرنیست شور، علاقه و جذابیت ایجاد کند، استفاده از نوارهای ویدئویی، تلویزیونها کامپیوترها و اینترنت، بچه ها را به خواندن بیرغبت میکند. جریانی که از پاسخهای سریع الکترونیک، کنجکاوی را فرو مینشاند. آیا یک سیستم آموزشی با تکنولوژی پیشرفته برای آماده کردن بچه ها برای شغل آیندهشان ضروری نیست؟ نه.

سوار ماشین زمان من بشوید و به سال 2101 میلادی سفر کنید. خوب، شما اینجا در آغاز قرن 22 هستید. اولین چیزی که به آن توجه خواهید کرد، اینست که همه ما مردهایم. تقریباً همه افرادی که در قرن بیستم زندگی میکردند، مردهاند. بیشتر فرزندان ما مردهاند. نواده های ما اکنون کشور را اداره میکنند و نبیره های ما از این وضعیت ناراضی هستند. در سال 2101 چه شغلهایی وجود خواهد داشت؟

هیچ تعجبی ندارد که دقیقاً شبیه شغلهایی باشد که یک قرن قبل از آن وجود داشته است: دندانپزشکی، رانندگی کامیون، کار در ارتش، فروشندگی، بازیگری و معلمی در مدارس. در قرن بعد، همچنان ستارگان سینما، مأموران کفن و دفن، باغبانها، جنگلبانان و افسران پلیس وجود خواهد داشت. صد سال بعد، ما حقوقدانان و سیاستمدارانی نیز خواهیم داشت. نکته شگفتانگیز در مورد همه این مشاغل این است که هیچ کدام از آنها نیاز به استفاده از کامپیوتر و اینترنت ندارند. مهارت اصلی یک داندانپزشک، توانایی تعمیر و رسیدگی کردن به دندانها است.چنین مهارتی را شما نمیتوانید از هیچ کدام از وب سایتها بیاموزید. چه کسی نزد دندانپزشکی میرود که تجربهاش را در اصل از یک سی دی چند رسانهای آموخته است؟

مهارت دیگری نیز هست که هر دندانپزشک خوبی به آن نیاز دارد.خواه در سال 2001 باشد یا در سال 2102 ،توانایی ایجاد اطمینان و اعتقاد در طرف مقابل. این کار ممکن است با یک ضربه آهسته روی شانه بیمار نشان داده شود.

دندان پزشک خواهد گفت:بعد از اینکه اثرداروی نووکائین(یک داروی بیحسی موضعی) تمام شد، ممکن است دندانهای شما درد بگیرد.ولی ظرف یک هفته دندانهایتان خوب خواهد شد. به من اعتماد کنید. اعتماد: یعنی توانایی الهام کردن اطمینان.شما نمیتوانید این توانایی را از اینترنت بگیرید.کاملاً برعکس، زمانی را که شما صرف پرسه زدن درشبکه میکنید،ساعاتی هستند که فرصت آموزش مهارتهای زیادی که درنحوه برخورد با دیگران ضروری هستند را از شما میگیرد

من به ندرت شنیدهام، کسی به خاطر نداشتن مهارت کافی درکامپیوتر و اینترنت اخراج شود. افراد مختلف، عموماً به خاطر عدم توانایی در برخورد با دیگران،شغلشان را از دست میدهند. مشاغل فردا نیز مانند مشاغل امروز، متعلق به افرادی است که مهارتهای اجتماعی بیشتر دارند. با این حال، زمانی را که ما پشت صفحه کلید کامپیوتر تلف میکنیم، این مهارتهای اجتماعی تضعیف میشود.من شرط میبندم که دردنیای سال2010 ،ما همچنان به لولهکش نیازخواهیم داشت. من نمیتوانم لوله های فاضلاب و توالتهایی را تصور کنم که با فشار دادن یک دکمه بر روی یک تصویر کامپیوتری، گرفتگیشان برطرف شود. لولهکشهای قرن 22 ،شغلشان را کجا خواهند آموخت؟

امروزه در سان فرانسیسکو، برنامهریزان شبکه، ساعتی 30 دلار دریافت میکنند.یک دستمزد خیلی خوب. با این حال، هزینه لولهکشها 2 برابر این است، چرا؟ بخشی از علت این امر در بالا آمده است.لوله کش به اندازه یک کامیون نیاز به ابزار دارد، در حالی که یک برنامهریز با یک کامپیوتر و یک خط تلفن مرتبط است. بخشی از این تفاوت هم به خاطر ملموس بودن قضیه است. من میتوانم یک ماه بدون کامپیوتر و اینترنت کاملاً خوب و عادی زندگی کنم، ولی وقتی که مسیر لوله ظرفشویی آشپزخانهام مسدود میشود، سریعاً به یک لوله کش نیاز پیدا میکنم. البته دلیل دیگری نیز برای میزان تفاوت دستمزد بین یک لولهکش و برنامهریز کامپیوتر وجود دارد که از آن غفلت شده است. در سراسر سان فرانسیسکو، هر مدرسهای کار با کامپیوتر و اینترنت را آموزش میدهد ولی تقریباً هیچ کدام از آنها مهارتهای مکانیکی، کابینتسازی یا لولهکشی را یاد نمیدهند. وقتی که همهی دانشآموزان خوب و بد مجبور هستند که یک کاربر کامپیوتر و اینتنرت باشند و فقط افراد نالایق و بیصلاحیت برای درس خواندن، اجازه دارند که لولهکش شوند، نه برنامه های ما و نه لوله های ما، آب را نگاه نخواهند داشت. مهارتهای مهم دیگر زندگی نیز در اینترنت قابل یادگیری نیست: توانایی صحبت کردن برای یک جمعیت، مهارت کار با یک آلت موسیقی،استعداد شوخی کردم،توانایی گرفتن یک توپ درهوا.(برخی از بزرگان ورزش بیسبال، کمبود ورزشکار پرتاب کنندهی توپ بیس بال در آمریکا را که ناشی از علاقه مفرط کودکان به بازیهای کامپیوتری و اینترنتی است، نگران کننده میخوانند.) بنابراین وسایل الکترونیکی ما واقعاً چه چیزهایی یاد میدهند؟

برنامه ریاضی NFL را که در بین کودکان پرطرفدار است، بازبینی کنید. این برنامه در مورد فوتبال حرفهای و با هدف آموزش ریاضیات طراحی شده است. این برنامه که از تصاویر متحرک واقعنما ساخته شده است، ضربه یک دریافت کنندهی توپ یا یک تاس از طرف او در بازی فوتبال را بسیار جذابتر از رجوع به کتابها نشان میدهد. هدف آموزش این برنامه، برخی مهارتهای ریاضی از قبیل کسر، آمار و درصد است. در این بازی، پس از نمایش قطعاتی از بازی فوتبال، با سؤالاتی نسنجیده قطع میشود: کدام یک بیشتر است: 1182 یا 1207؟

نتیجه، فرزند شما امتیاز بیشتری در ریاضیات به دست میآورد. بله درست است. این برنامه بچه ها را مجبور به حل مسائل ریاضی میکند تا به 2 دقیقه تفریح به عنوان پاداش برسند. شکنجه دوباره شروع میشود. این برنامه روش خوبی برای آموزش متنفر شدن از ریاضی است. من 30 دلار برای خرید یک نسخه از برنامه ریاضی بلاستر هزینه کردم. این برنامه نیز با هدف آموزش ریاضیات طراحی شده است. در این برنامه، ابتدا صفحه نمایش یک معادله را نشان میدهد. به عنوان مثال ؟ = 3+4 و شما باید بشقاب پرنده شماره 7 را پرتاب کنید، حق با شماست. این یک شکل الکترونیک از کارتهای پاسخ است. ولی یک تفاوت در اینجا وجود دارد: در روش کارتهای پاسخ، حداقل یکی از والدین یا معلم حضور دارد. در برنامه ریاضی بلاستر و نظایر این برنامه، کودک یک کبوتر به دام افتاده است که با فشار دادن یک دکمه صحیح، پاداش داده میشود.

نوعاً این برنامه ها، سؤالاتی مثل ؟3+4 را به عمل میآورند. آنها فقط پاسخهای ساده را میپذیرند. یک معلم خوب ممکن است سؤال کند: 7 مساوی چه چیزی است؟ این یک سؤال جالب است با بینهایت پاسخ: 4+3 ،3-10 ،تعداد روزهای یک هفته، تعداد کوتوله ها در داستان سفیدبرفی، تعداد گناه های هلاککننده، گروه نقاشانی که در هنر کانادایی انقلاب کردند، تعداد ساموراییها در یکی از بهترین فیلمهای کوروساوا. این پاسخها که برای تمام کامپیوترها نامفهوم است،احساس خوبی را در یک معلم واقعی ایجاد میکند... و باب شروع یک گفتوگو را باز میکند، آن چه به عنوان یک سؤال ریاضی مطرح میشود، به شکوفا شدن یک درس در زمینه زبان، هنر، علم، تاریخ یا فرهنگ میانجامد. شما دروغ بزرگی درتکنولوژی آموزشی بستهبندی شده در RAM-CD ونقش و نگارهای صفحات وب آموزش دهندگان تکنولوژیک خواهید یافت: فقط این محصولات را بخرید، آنها یاد گرفتن را سرگرم کننده خواهند کرد.

شاید درسراسر آمریکای شمالی، من تنها کسی باشم که عقیده دارد، یاد گرفتن، سرگرمی نیست وعقیده دارد که کیفیت آموزش،نیاز به کار،انضباط و مشارکت و مسوولیت هم ازجانب معلم وهم از جانب دانشآموزدارد.شما باید خودتان تکلیف خودتان را انجام دهید.راه میان بری برای بالا بردن کیفیت آموزش وجود ندارد. آموزش مثل پرداخت پول برای یک آدرنالین نیروبخش نیست، ولی یک رضایت عمیق پس از گذشت هفته ها، ماه ها و حتی سالها حاصل میشود. اگر شما خودتان در برابر فعالیت یادگیری شرکت نکنید، چیزی یاد نخواهید گرفت.

برای کودکی که نمیتواند در کلاس به درس توجه کند، این ابزار چه فایده دارد. او نمیتواند بیشتر از یک پاراگراف بخواند و قادر به نوشتن دیکته نیست.چرا کودکانی را که ساعتها وقت خود را در خانه صرف تماشای تلویزیون میکنند، در مدرسه نیز با تلویزیونهای چند رسانهای تغذیه میشوند؟ تبدیل کردن یادگیری به یک مسأله ساده تفریحی، مهمترین کاری که در زندگی میتوانیم انجام بدهیم را بیارزش میکند:

یاد گرفتن و یاد دادن. این کار هم فرآیند آموزش و هم محصول آن را بیارزش میکند. معلمان سعی میکنند آموزش را با تفریح و سرگرمی تلفیق کنند ودانشآموزان توقع دارند،بدون تلاش و کاربیاموزند و تحصیل دانش، به بازیهای کامپیوتری و اینترنتی تبدیل شود. استفاده ازکامپیوتر و اینترنت،درچگونگی نگرش ما به کتابخانه هایمان نیز تغییرایجاد میکند.«ساندی وب» قصد دارد، مجتمع کتابخانه ها را ببندد، او میگوید: ما نیازمندیم که این قفسه های کتاب را که از کتابهای تاریخ گذشته پرشدهاند و به ندرت لای آنها باز میشود، خارج کنیم و RAM-CDهای کم هزینه و خطوط دستیابی سریع به اینترنت را جایگزین آنها نماییم.

هورا! کامپیوترها و اینترنت، این کتابخانه های مزاحم را از دور خارج میکند و ما را از شر آن کتابها خلاص میکند. بعد از جشنواره کتاب سوزی، بگذارید سیاستمداران را هم از دور خارج کنیم. حالا کامپیوترها و تلفنها به ما اجازه میدهند که رأیگیری نماییم. در جامعه ما، بعد از کلیساها و مراکز نگهداری کودکان، تقریباً کتابخانه ها مؤسساتی هستند که فاقد بودجه کافی هستند.در این زمینه، آنقدر بیتوجهی شده است که آموزشگاه های کتابداری به آموزشگاه مدیریت اطلاعات تغییر نام دادهاند. ظاهراً بسیاری از کتابدارها نیز سراسیمه به خاطر از دست ندادن موقعیتشان، از هم اکنون خود را متخصصین اطلاعات نامیدهاند.

البته در عمل، هر شخص یک متخصص اطلاعات است. یک نانوا در اطلاعات مربوط به نانها و کیکها متخصص است. یک مورخ مطمئناً یک متخحصص اطلاعات است. همان طور که یک پزشک میباشد.رانندگان تاکسی نیز همین طور. متخصص اطلاعات یک عنوان بیمعنی و کلی است. ممکن است من ندانم که یک متخصص اطلاعات چه کاری انجام میدهد،ولی مطمئناً میدانم که یک کتابدار چه کاری باید انجام دهد.به مدت دو هزارسال، آنها مسوول خرید،مرتب کردن،فهرست کردن،حفاظت کردن وقابل دسترس کردن کتابها بودهاند. منابع سرشار تاریخی ما، پیشرفت تکنولوژی ما و آگاهی فرهنگی ما،نتیجهی کار یک گروه از متخصصین اطلاعات نیست، بلکه نتیجه قرنها تلاش کتابدارانی است که به ندرت از آنها تقدیر شده است.

هرچه قدرکه کتابدارها به میراثشان پشت میکنند و صورتهایشان را به سمت نمایشگر کامپیوترها برمیگردانند،به همان میزان از مجموعه کتابهای ما کمتر حفاظت میشود و کمتر قابلیت دسترسی پیدا میکنند. تغییر نام کتابدارها،نشانه تبدیل او از حافظ منافع فرهنگی،به عمل کننده حرفهای اطلاعات است. آنها اکنون در خانه مینشینند و به نامه های الکترونیکی و پیامهای اینترنتی پاسخ میدهند و در وب سیر میکنند. نمیتوان آنها را سرزنش کرد.ولی مسوولیت یک کتابدار،رسیدگی به برخی ازپیامهای مجازی اینترنت یا پاسخ به نویسندگان ناشناس بسیاری از فهرستهای پستی نیست.آنها توسط یک جامعه واقعی از روحهای زنده فراخوانده شدهاند که میخواهند عشق به خواندن را به بچه هایشان تزریق کنند.ازآنها خواسته شده که عشق به کتاب را نشان دهند،نه این که در کار با یک دستگاه مهارت کسب کنند.تعجبی ندارد،کتابدارنی که علیه این تعصب الکترونیک به پا میخیزند، به صورت پیاپی نادیده گرفته شده و کنار گذاشته میشوند.اصحاب تکنولوژیک از هرانتقادی متنفرهستند، یک مقاله در مقابله با دولت بنویسند،هیچ کس شما را هرج و مرج طلب نخواهد خواند. کتابی منتشر کنید در انتقاد از پاپ، حتی یک کاتولیک متدین هم شما را به الحاد متهم نخواهد کرد. ولی یک شک معقول و صحیح در مورد کامپیوترها و اینترنت ایجاد کنید، به شما برچسب «ضد تکنولوژی» خواهند زد و میگویند که باید درون یک غار، بدون استفاده از آب و برق زندگی کنید

بدون هیچ بحثی، بلای خانمان سوز تکنولوژی امروزی، از بودجه کتابخانه ها تغذیه میکند. بنابر نتایج یک تحقیق منتشر شده درمجله «اسکول لایبوری ژورنال» درسال 1994،هزینه های یک مدرسه درامور سمعی و بصری و تجهیزات کامپیوتری و اینترنتی، تقریباً برابر با هزینه های مربوط به کتاب و کتابخانه بود. در سال 1998 ،کامپیوترها و اینترنت از کتابها پیش افتادند. این تفاوت مانند قارچ رشد کرد. به عنوان مثال، بودجه سال 2002 برای مدرسهی نرث کالین سنترال اسکول در غرب نیویورک، در تجهیزات مربوط به کامپیوتر 000/255 دلار تعیین شد،در حالیکه برای کتاب و منابع کتابخانه، کمتر از 12000 دلار معین شده بود.یک مجموعه کتاب، مجله و روزنامه فهرست شده را با تعداد بسیار زیادی ایستگاه کار با کامپیوتر و اینترنت همراه با تکنولوژی پیشرفته اینترنت که با نرمافزار چند رسانهای کامل شده است، مقایسه کنید.

کدام یک بیشتر دوام خواهند آورد؟ کدام یک به کودکان، نوجوانان، افراد بالغ و کهنسالان همسایه بهتر خدمترسانی خواهند کرد؟ کدام یک موجب پیشرفت خواندن، مطالعه و اندیشه خواهد بود؟ کدام یک بیشتر شبیه اسباب بازی به نظر میرسد؟ کدام یک بهتر از میراث ما حفاظت خواهد کرد و در محیط مدرسه، دوستی را پرورش میدهد؟ چه اتفاقی خواهد افتاد، هنگامی که اینترنت به صورت جهانی در دسترس همگان باشد و هیچ کس برای جستوجوی اطلاعات، نیازمند مراجعه به کتابخانه ها نباشد؟ آیا کتابخانه ها به کلی بسته خواهند شد؟ خوب. کدام یک وضعیت کتابخانه شما را بهتر خواهد کرد؟ در اختیار داشتن تعداد زیادی کامپیوتر؟ هزاران کتاب؟ داشتن یک دستیار کتابداری برای یک سال؟ آیا سیمکشی در کتابخانه هایمان یک راه خوب برای آموزش عشق ورزیدن به خواندن است؟

خوب، من نمیتوانم درمورد راه مؤثرتری برای نابودکردن یک کتابخانه از طریق سیمکشی در آن فکر کنم. سوزاندن کتابها که قرنها کار متحجرین، سانسورچیها و دیکتاتورها بوده و موفق نشدهاند نیز کتابخانه را نابود نخواهد کرد. همچنین شما با یک قلم سیاسی نیز نمیتوانید کتابخانه ها را ببندید، کتابخانه ها در میان توده مردم بسیار محبوب هستند.

نه،مهمترین راه برای ویران کردن کتابخانه ها،پنهان کردن کتابها درگنجه ها و انبارها وجایگزین کردن متخصصین اطلاعات به جای کتابدارها؛شکارکردن کمکهای دولتی برای خریدکامپیوترها ونرمافزارهایی دکه به سرعت کهنه و قدیمی میشوند؛تأمین مشتریها با CD -RAMها و سایتهای سرعتبالای اینترنتی و تشویق کردن بچه ها به گشت و گذار در وب، به جای تشویق آنها به خواندن کتاب است. در چنین شرایطی خیلی زود مطالعه کنندگان از کتابخانه ها دور خواهند شد.

من از بلااستفاده کردنهای پیاپی کتابخانه هایم خشمگین هستم. من از اینکه شاهد تحقیر آموزش توسط تکنولوژی هستم، عصبانیم.من بسیار غمگین هستم که شاهد کتابدارهای فراوانی باشم که اجازه میدهند، حاصل کار آن مؤسسات فرهنگی ـ کتابخانه ها ـ که هزاران سال به جامعه ما خدمت کردهاند،از بین برود. زیرا در مبارزه برای آزادی و کسب سواد، مهمترین سلاحهای ما کتابها و کتابخانه ها هستند. از آنها استفاده کنید. قدردان آنها باشید. آنها را حفظ کنید

 

تجمیع شناسنامه کامپیوتر جمع آوری خودکار فروش کاشی مساجد ایجاد شناسنامه تجهیزات کاشی مسجدی هلپ دسک سازمانی هلپ دسک IT Help Desk کاشی سنتی ایرانی مدیریت تجهیزات IT مدیریت تجهیزات آی تی کارتابل درخواست ها کارتابل درخواست های IT جمع آوری خودکار نرم افزارها جمع آوری سیستم های شرکت جمع آوری سیستم های سازمان تجمیع اطلاعات تجمیع اطلاعات IT تجمیع کامپیوترها مدیریت IT سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر سیستم مدیریت کلان IT سیستم مدیریت فنآوری اطلاعات ابزار مدیران IT ابزار مدیران فنآوری اطلاعات سامانه تجمیع خودکار شناسنامه جمع آوری سیستم کامپیوتر
All Rights Reserved 2022 © Tajmie.ir
Designed & Developed by BSFE.ir