hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdfff3d2000000001801000001000500
سرمایهگذاری
خارجی و صنعت خودروی برزیل
تهیه و تنظیم:
محمدرضا خدرلو/ khederlou@gmail.com
منابع : شورای
تحقیقات اقتصادی و اجتماعی بریتانیا/بخش برزیل شناسی دانشگاه آکسفورد/ مجله اتو
اینداستری – آگوست 2006 / روزنامه تیرامریکا چاپ برزیل 11 – آگوست 2006/ اتحادیه ملی تولیدکنندگان خودرو (برزیل)/ اتاق بازرگانی
سوئد و برزیل/ مجله اقتصاد ایران ـ تیر 85/
برزیل در مقایسه با بیشتر کشورهای در حال توسعه سابقه طولانیتری در
زمینه توسعه صنعتی دارد. این کشور، به رغم مشکلات عمیق اجتماعی، نظیر توزیع
ناعادلانه درآمد و وجود تبعیضنژادی، دستاوردهای چشمگیری در زمینه توسعه صنعتی و
تکنولوژیک داشته است. برزیل، علاوه بر صدور انواع کالاهای سرمایهای، مهندسی و با
تکنولوژی برتر به کشورهای امریکای جنوبی، در برخی رشتهها همچون صنعت هواپیماسازی،
صنایع نساجی، چرم و صنایع غذایی و برای مدتی در صنایع نظامی، توان رقابتی بالایی
در بازارهای بینالمللی از خود نشان داده است. این کشور به عنوان دهمین خودروساز
بزرگ دنیا یکی از مهمترین تولیدکنندگان خودرو در جهان و معتبرترین خودروساز
امریکای جنوبی به شمار میآید. جایگاه صنعت خودرو در اقتصاد این کشور به حدی است
که 12 درصد از تولید ناخالص داخلی آن کشور را تشکیل میدهد. این کشور یکی از
بزرگترین میزبانان شرکتهای معتبر خودروسازی جهان است. حدود 30 برند معروف در
برزیل به تولید خودرو مشغولاند. همچنین دومین کشوری است که بیشترین میزان سرمایهگذاری
خارجی را در بین پیشتازان این صنعت جذب کرده است. در دهه 1990 تولید خودرو در این
کشور امریکایی بالغ بر 60 درصد افزایش یافت و براساس آمار و اطلاعات منتشر شده،
فروش داخلی خودرو نیز 65 درصد رشد داشته است. این کشور توانست در سال 2000 تعداد
68/1 میلیون دستگاه انواع خودرو تولید و به بازارهای مصرف عرضه کند. کارشناسان علم
اقتصاد دلیل تفوق این کشور در عرصه جذب سرمایهگذاری مستقیم خارجی در صنعت
خودروسازی را پیروی از سیاستها و راهکارهای خاص اقتصاد سیاسی دانستهاند.
از دهه 1990 به این سو کشور برزیل مورد توجه بیشتر خودروسازان و سرمایهگذاران
خارجی قرار گرفته است. دلیل این موضوع را باید در دو نکته جست و جو کرد: اول این
که برزیل یکی از مناطق مستعد و بازارهای بزرگ مصرف خودرو در جهان و منطقه امریکای
جنوبی است و دیگر این که نقش مهم و تعیینکنندهای در تحولات جهانی صنعت خودرو
ایفا میکند. برزیل توانسته است در بحرانیترین شرایط مالی و اقتصادی مانند تورم،
تغییرات نرخ ارز و تغییر نرخ بهره بانکی، راهحلهای سازنده و موثری برای پیشبرد و
توسعه صنعت خودرویش بیابد.
به موازات رشد صنایع خودروسازی در برزیل، صنایع وابسته نیز به شدت رشد
کردهاند. به عنوان نمونه شرکتهای بسیاری تولید و تامین انواع شیشه، قطعات
پلاستیکی، قطعات چدنی، فولاد و لاستیک خودرو را در این کشور برعهده دارند. ایالت
سائوپائولو که از دهه 1950 به عنوان قطب تولید خودرو در برزیل مطرح بود، هم اکنون
نیز محوریت تولید انواع قطعه و خودرو را برعهده دارد و بسیاری از صنایع وابسته
مستقر در سایر ایالات این کشور ارتباط کاری خود را با این کانون صنعتی حفظ کردهاند.
حدود 45 درصد از کل سرمایهگذاری صورت گرفته در صنعت خودروی برزیل در ایالت
سائوپائولو انجام شده است.
توسعه صادرات
برای توسعه صنعتی
به دنبال تشکیل اولین دولت نظامی در برزیل، سیاست توسعه صادرات کالاهای
صنعتی در دستورکار قرار گرفت. در نتیجه چنین سیاستی، صادرات محصولات کارخانهای به
طور قابل ملاحظهای افزایش یافت و سهم این ارقام از کل صادرات، از رقم 2 درصد در
سال 1960 به رقم 27 درصد در سال 1975 و 45 درصد در سال 1987 رسید.
طی دهه 1968 تا 1978، بر پایه استقراض خارجی، حمایت از صنایع داخلی،
سرمایهگذاریهای وسیع در کالاهای سرمایهای و واسطهای و توجه به صادرات، آغاز
شد. در این دوره، متوسط سالانه رشد اقتصادی برزیل 9 درصد بود. پایه اجتماعی و
سیاسی چنین اقدامی، اتحاد سهگانهای بود که بین سرمایه خارجی، بخش خصوصی داخلی و
بخش دولتی شکل گرفت.
در این دوره، بخش صنعت نیز به طور چشمگیری توسعه یافت؛ به طوری که در
دهه 1970 تا 1980 متوسط نرخ رشد سالانه تولیدات کارخانهای برزیل حدود 9 درصد بود
که بهترین عملکرد صنعت برزیل از آغاز دهه 1970 تاکنون به شمار میآید.
این روند رشد صنعتی ـ همان گونه که گفته شد ـ بر پایه استقراض خارجی و
سرمایهگذاریهای وسیع بود. چنین روندی تنها در صورتی میتوانست تداوم یابد که
صنعت برزیل بتواند با افزایش بهرهوری و ارتقای رقابتپذیری در مجموعهای از
کالاهای صادراتی، زمینههای لازم را برای بازپرداخت بدهیهای خارجی فراهم آورد.
به رغم گامهای اساسی که برای رشد بهرهوری و افزایش رقابتپذیری
کالاهای صنعتی برداشته شد، متوسط رشد بهرهوری طی دهه 1970 تا 1980 از رقم 5/2
درصد در سال فراتر نرفت. به این ترتیب به دلیل ناتوانی برزیل در بازپرداخت بدهیهای
خارجی، بدهیهای خارجی این کشور به سرعت افزایش یافت؛ به طوری که از 50 میلیارد
دلار در اواخر دهه 1970 به 100 میلیارد دلار در سال 1987 رسید. نتیجه آن که، به
رغم دستاوردهای مثبت در زمینه توسعه صنعتی و ایجاد تواناییهای فنی، بار دیگر
سیاست توسعه صنعتی این کشور با بحران مواجه شد.
نقش دولت در
فرایند توسعه صنعتی
شاید بتوان شروع جنگ جهانی دوم را نقطه عطفی در توسعه صنعتی برزیل به
شمار آورد. از یک طرف رهبران این کشور موفق شدند از این موقعیت نوظهور بهره ببرند
و در ازای حمایت از دولتهای متفق، امتیازات قابل توجهی از امریکا بگیرند. به
عنوان مثال، اعتبارات مالی ایجاد اولین کارخانه ذوب آهن و شرکت معدنی بهرهبرداری
از سنگ آهن را امریکا تامین کرد. از طرف دیگر، حضور افسران برزیلی در جبهههای
اروپایی جنگ جهانی دوم و مشاهده تغییرات تکنولوژیکی چشمگیری که در صنایع نظامی
کشورهای پیشرفته اتفاق افتاده بود، تاثیرات عمیقی بر تفکرات و تمایلات این افسران
بر جای گذاشت؛ به طوری که پس از بازگشت این افسران به کشور، بحثهای ریشهای
فراوانی در زمینه تجدید ساختار اجتماعی ـ اقتصادی کشور مطرح شد. وجود این تفکرات و
نهادهای شکلدهنده و ارائهکننده آنها، نقش مهمی در دخالت ژنرالها در سیاست برزیل
در اواسط دهه 1960 ایفا کرد. طی دهههای 1950 و 1960 نهادهای مذکور دو چشمانداز
را برای توسعه برزیل در دستور کار قرار دادند که اولی بر اهمیت برنامهریزی و سرمایهگذاری
گسترده بخش دولتی و به کارگیری تواناییهای بخش خصوصی داخلی و خارجی در فرایند
توسعه صنعتی اعتقاد داشت و دیگری در کنار تاکید بر برنامهریزی دولت، بر محوریت
سرمایهخارجی به منظور ارتقای صنعت و ایجاد تحرک اساسی در آن تاکید میورزید.
تحولات ایجاد شده در دوره دولتهای نظامی، بر سه محور استوار بود: اول، دخالت
مستقیم دولت در برنامهریزی، تامین منابع، سرمایهگذاری در بعضی زمینهها و ایجاد
زیربناها. دوم، تکیه بر استقراض خارجی برای پوشاندن کسری تراز بازرگانی و کسری
بودجه. سوم، ارتقای موقعیت بینالمللی برزیل که محور اصلی آن کامل کردن زنجیره
مجموعههای صنعتی و ایجاد قابلیتهای فنی بومی در صنایع راهبردی بود.
در سایه چنین اقداماتی، تواناییهای صنعتی و فناوری برزیل در صنایعی
همچون هواپیماسازی، صنایع نظامی، مخابرات، خودروسازی، صنایع واسطهای و ماشینسازی
ارتقا یافت. به رغم این دستاوردها، عملکرد عمومی صنایع برزیل طی دهه 1980 منفی بود
و این روند در سالهای اول دهه 1990 نیز تداوم داشت.
با وجود دستیابی به توانمندیهای صنعتی، برزیل هزینههای سنگینی را نیز
در فرایند توسعه صنعتی متحمل شد. یکی از این هزینهها تورم افسارگسیخته بود. در
دهه 1980 نرخ تورم در برزیل در محدوده 100 تا 270 درصد قرار داشت. هزینه دوم،
انباشت بدهیهای خارجی بود که اقتصاد این کشور را با بحران جدی رو به رو کرد.
قطعهسازی
صنعت قطعهسازی برزیل سخت در حال نوسازی است و دستاندرکاران میکوشند
این صنعت را به عنوان یکی از صنایع پیشرو در کشور مطرح و معرفی کنند. با عنایت به
تولید حجم انبوهی از انواع خودرو در این کشور، ناگزیر قطعهسازی داخلی نیز باید
همسان با خودروسازی رشد و تکامل یابد. مطابق اعلام منابع رسمی در برزیل، تعداد
واحدهای قطعهسازی در این کشور به شدت رو به افزایش است. همچنین بسیاری از
خودروسازان بزرگ نزدیک محل کارخانه خود به احداث مجتمعهای قطعهسازی نیز اقدام
کردهاند. با رشد و توسعه قطعهسازی در ایالتهای مختلف، بسیاری از مردم در این
صنایع مشغول به کار شدهاند. بیگمان یکی از منافع ملی این اقدام، افزایش میزان
اشتغال در کشور و کاهش هزینههای حمل و نقل و مصرف سوخت بوده است.
از سوی دیگر نزدیک بودن صنایع قطعهسازی به مشتریان اصلی خود یعنی
کارخانههای خودروسازی، یکی از عوامل توسعه اقتصادی به ویژه در شهرکهای صنعتی به
شمار میآید.
به هر حال با توجه به سرمایهگذاری کلانی که در صنعت خودروی برزیل صورت
گرفته است، هنوز بخش مهمی از قطعات موردنیاز صنایع این کشور از ایالت سائوپائولو
تامین میشود. این موضوع گویای آن است که این ایالت دست کم در کوتاه مدت به عنوان
قطب و کانون قطعهسازی برزیل مطرح است.
نکته دیگر این که براساس تحقیق گروهی از کارشناسان دانشگاه آکسفورد
انگلیس، بخشی از سرمایهگذاری در صنعت قطعهسازی برزیل صرف جانمایی و تغییر محل
کارخانهها و بخش بیشتر آن برای تولید و توسعه هزینه میشود.
پیشرفتهای صورت گرفته در بخش قطعهسازی صنعت خودروی برزیل عبارتند از:
1- سازماندهی مجدد تولید در کارخانههای
قطعهسازی
2- کاهش مراحل فرایند تولید و صرفهجویی
در زمان و هزینهها
3- انتقال برخی از مراحل تولید به
سایر بخشهای مرتبط
4- هماهنگی و همگرایی هرچه بیشتر بین
شرکتهای تولیدکننده قطعه و خودرو
5- ایجاد فرصتهای شغلی جدید
6- کمک به توسعه اقتصادی مناطق مختلف
کشور
7- افزایش اهمیت شهرکهای صنعتی
8- انتقال صنایع وابسته به خودروسازی
به مناطق دور از پایتخت
9- نزدیکی جغرافیایی قطعهسازان به
خودروسازان و کاهش هزینههای حمل و نقل
10- ورود قطعهسازان جدید به عرصه
تولید، افزایش توان قطعهسازی و دلگرمی بیشتر تولیدکنندگان بزرگ خودرو برای ورود
به برزیل
11- تامین نیازهای داخلی و ارتقای
صادرات قطعه به خارج
به هر حال صنعت قطعهسازی برزیل علاوه بر ترغیب هرچه بیشتر سرمایهگذاران
خارجی و تولیدکنندگان بینالمللی خودرو برای حضور در برزیل، توانسته است نوعی
رقابت سازنده نیز ایجاد کند. با توجه به وضعیت اقتصادی برزیل در منطقه امریکای
جنوبی، صادرات قطعات خودرو از سوی این کشور رشد بسیار چشمگیری داشته است. به عنوان
نمونه این کشور توانست در سال 1991 بالغ بر 2 میلیارد قطعه صادر کند؛ در حالی که
در سال 1998 این رقم به 2/4 میلیارد دلار افزایش یافت.
براساس اطلاعات به دست آمده، برزیل از سال 1991 تا 1999 بالغ بر 10
میلیارد دلار سرمایهگذاری مستقیم خارجی را به صنعت خودروسازیاش جذب کرده است که
3/4 میلیارد دلار از این رقم تنها مربوط به سال 1997 تا 1999 است!
مهمترین موارد مصرف این سرمایهگذاری کلان به بخشهای زیر اختصاص داشته
است:
1- افزایش تولید
2- توسعه و بهینه سازی مراکز تولید
3- تامین تجهیزات جدید
4- اجرای برنامههای مرتبط با ارتقای
کیفیت محصول
5- سازماندهی مجدد تولید
6- تاسیس کارخانههای جدید
گفتنی است نرخ و سودآوری سرمایهگذاری در بخش قطعهسازی در مقایسه با
بخش خودروسازی برزیل به مراتب بیشتر است. به همین دلیل بیشتر سرمایهگذاران ترجیح
میدهند در زمینه قطعهسازی فعالیت کنند. به عنوان نمونه نرخ سود سرمایهگذاری در
صنعت خودروی برزیل در سال 1998 حدود 11 درصد بود؛ در حالی که سود سرمایهگذاری در
زمینه قطعهسازی در همان سال بالغ بر 80 درصد بیش از این رقم گزارش شده است.
سخن آخر این که برخی از قطعهسازان برزیلی از اوایل دهه 1990 به این سو
تا آنجا پیشرفت کردهاند که کنترل بازارهای جهانی در زمینه تولید برخی از قطعات و
لوازم خودرو را در اختیار دارند.
قطعهسازان برزیل اهداف و برنامههایی را برای پیشبرد و توسعه فعالیتهای
خود ترسیم کردهاند که مهمترین آنها عبارتند از:
1- توسعه صنعت قطعهسازی تا آنجا که
از تولیدکنندگان فعلی و شرکتهایی که قصد سرمایهگذاری دارند پشتیبانی کنند.
2- کاهش هزینههای پشتیبانی، تولید،
واردات و انعطاف بیشتر در برابر خواستههای سایر قطعهسازان به منظور تامین تقاضای
خودروسازان
3- کاهش واردات لوازم یدکی و قطعات
خاص
4- اثرگذاری هرچه بیشتر در زنجیره
تولید با استفاده از کاهش مراحل تولید
5- ارتقای کیفی محصولات تولیدی
6- افزایش صادرات قطعات خودرو به
بازارهای بینالمللی
اتانول؛ سوخت
پاک
برزیل با در اختیار داشتن مزارع بزرگ نیشکر، یکی از مهمترین
تولیدکنندگان شکر و محصولات پایین دستی آن در جهان به شمار میرود. صنایع سلولزی و
کاغذسازی و همچنین کارخانههای تولید الکل از جمله مهمترین صنایع وابسته به نیشکر
هستند. برزیلیها با استفاده صحیح از این ظرفیت توانستهاند از الکل اتانول برای
به حرکت درآوردن خودروهایشان استفاده کنند. الکل اتانول در گروه بیوانرژی یکی از
مهمترین انواع سوخت مصرفی در برزیل است.
در پی بحران نفتی دهه 1970 دولت برزیل به فکر یافتن جایگزینی مناسب
برای بنزین افتاد. به این منظور طراحی خودروهایی که با سوخت الکل یا مخلوطی از
گازوئیل و اتانول به حرکت درآیند و از قابلیتهای موتور بنزینی برخوردار باشند، در
دستورکار صنایع خودروسازی قرار گرفت.
دو شرکت فولکس واگن آلمان و جنرال موتورز امریکا نیز به عنوان نخستین
شرکتهایی که در این پروژه همکاری میکردند، وارد عرصه تولید و عرضه خودروهای
اتانولی شدند.
مطابق آمار منتشر شده در سال 2006 میزان تولید این نوع انرژی در برزیل
هم اکنون حدود 16 میلیارد لیتر در سال است. دولت برزیل برنامههایی برای افزایش
تولید الکل اتانول در دست دارد و قرار است تا سال 2014 میزان تولید آن در برزیل به
31 میلیارد لیتر افزایش یابد. این کشور بزرگترین تولیدکننده اتانول در جهان است
اما تنها 15 درصد از آن را صادر میکند. اروپا نیز برنامههای برزیل را به دقت مورد بررسی قرار داده و طرحهایی در
زمینه واردات اتانول برای جایگزینی بنزین در دست مطالعه است.
قرار است 10 میلیارد دلار سرمایهگذاری در 92 مزرعه بزرگ تولید نیشکر
صورت گیرد. در صورت اتمام این پروژه، میزان تولید شکر، کاغذ و اتانول افزایش
چشمگیری خواهد یافت. امروزه 5/5 میلیون هکتار زمین از مجموع 60 میلیون هکتار زمین
کشاورزی در برزیل زیر کشت نیشکر قرار دارد. ایالات متحده امریکا بزرگترین
واردکننده الکل اتانول از برزیل است و قیمت هر گالن اتانول تولید برزیل برابر است
با نصف قیمت اتانول حاصل از مزارع ذرت امریکا!
استفاده از سوخت اتانول در خودروهای ساخت این کشور میتواند افزایش
صادرات خودرو و نیز سوخت اتانول را به همراه داشته باشد. این سوخت با منشاء گیاهی
در گروه سوختهای پاک قرار دارد و آلودگی زیست محیطی ایجاد نمیکند.
هماکنون مصرف گازوئیل مخلوط با اتانول در برخی از کشورهای صنعتی مانند
امریکا، کانادا و چین رواج دارد. در این روش 85 درصد الکل اتانول با 15 درصد
گازوئیل ترکیب میشود و به مصرف خودرو میرسد.
تولید خودرو
صنعت خودروی برزیل در سال 2005 توانست شاهد تولید 2 میلیون و 450 هزار
دستگاه خودرو باشد. به این ترتیب در مقایسه با سال 2004 بیش از 11 درصد افزایش تولید
به چشم میخورد.
سال 2004 سال بسیار خوبی برای خودروسازان برزیلی بود. در این سال،
میزان تولید خودرو در این کشور به رکورد 21/2 میلیون دستگاه در سال رسید. در حال
حاضر فروش خودروهای کممصرف و دوگانهسوز در بازار خودروی برزیل رونق بسیار خوبی
دارد.
گفتنی است یک خودروی دوگانهسوز، توانایی مصرف و استفاده از دو نوع
ماده سوختی نظیر گازوئیل، بنزیل یا الکل را دارد. تاکنون شرکتهای فولکس واگن،
جنرال موتورز، فیات، فورد و رنو از جمله خودروسازان خارجی بودهاند که به تولید
خودروهای دوگانهسوز در کشور برزیل مبادرت ورزیدهاند. براساس آمارهای موجود، در
برزیل میزان فروش خودروهای دوگانهسوز و خودروهای با سوخت الکل نسبت به کل فروش
خودرو، در سال 2004 معادل 24 درصد و در سال 2005 معادل 44 درصد بوده است.
همچنین صادرات خودرو در این سال 29 درصد رشد نشان میدهد. برزیل توانست
در سال 2005 بالغ بر 790 هزار دستگاه انواع خودرو به بازارهای جهانی صادر کند. به
اعتقاد کارشناسان اقتصادی، سال 2006 برای خودروسازان این کشور سالی پر از چالش
خواهد بود. به عبارت دیگر همراه با هر نوع پیشرفت و تفوق اقتصادی، نگرانی از آینده
نیز وجود دارد.
نظریهپردازان بخش صنعت بر این باورند که مهمترین دلیل توفیق چشمگیر
برزیل نسبت به کشورهایی مانند آرژانتین، مکزیک، امریکا و شیلی حجم سرمایهگذاری
صورت گرفته در این کشور است. مطابق آمار موجود، تنها از سال 1994 تا 2004 در صنعت
خودروی برزیل 6/26 میلیارد دلار سرمایهگذاری صورت گرفته است. به همین دلیل مقایسه
آمار حاصل از صادرات خودرو طی سالهای مختلف شگفتانگیز است. برای مثال در سال
2002 تنها 4 میلیارد دلار خودرو به خارج صادر شده است؛ در حالی که این رقم در سال
2005 به 8/10 میلیارد دلار رسید.
یکی از ویژگیهای صنعت خودروی برزیل، غیرقابل پیشبینی بودن آن است. به
عنوان نمونه تولید خودروهایی مانند مرسدس بنز و فورد در این کشور با استقبال
مطلوبی رو به رو نشد اما نمونههای Megan و Uno که از تولیدات رنو و فیات هستند، طرفداران بسیاری یافت.
حضور
خودروسازان خارجی
بررسی میزان تولید خودرو توسط شرکتهای خارجی فعال در برزیل نشان میدهد
شرکت فولکس واگن با تولید بیش از 574 هزار دستگاه خودرو در سال 2004 که 104 هزار
دستگاه بیش از سال 2003 است، مقام اول را در میان خودروسازان خارجی در برزیل به
خود اختصاص داده است. جنرال موتورز، فیات و فورد به ترتیب با تولید 562، 437 و 278
هزار دستگاه خودرو، در ردههای بعدی ایستادهاند. تویوتا و هوندا نیز دو خودروساز
ژاپنی هستند که در سال 2004 به ترتیب بیش از 53 و 56 هزار خودرو تولید و روانه
بازار مصرف این کشور کردند. در مجموع تولید خودروسازان خارجی در برزیل در فواصل
ماههای ژانویه تا اوت سال 2005 نسبت به مدت مشابه سال قبل از آن با 4/14 درصد
رشد، از یک میلیون و 424 هزار دستگاه به یک میلیون و 629 هزار دستگاه رسیده است.
بعد از فورد، شرکتهای جنرال موتورز و پاسات مقامهای دوم و سوم تولید خودرو را در
اختیار دارند.
بازار داخلی
مقایسه آمار فروش داخلی و صادرات خودروهای برزیلی نشان میدهد روند
صادرات به مراتب سریعتر از توسعه بازارهای داخلی این کشور بوده است. به دیگر سخن،
میزان فروش خودرو در بازارهای داخلی به مراتب ضعیفتر از بخش صادرات است. مهمترین
مانع فروش خودرو در بازارهای داخلی برزیل، بالا بودن نرخ بهره بانکی در این کشور
عنوان شده است، به همین دلیل مردم استقبال خوبی از فروش اقساطی خودرو نمیکنند و
کمتر کسی حاضر است برای خرید یک دستگاه خودرو زیر بار قرض با بهره بالا برود.
براساس آمار موجود، تعداد خودروهای ثبت شده در بازار داخلی برزیل از
سال 2002 تا 2005 به قرار زیر بوده است:
سال
|
2002
|
2003
|
2004
|
2005
|
تعداد خودروهای ثیت شده
|
121854
|
116868
|
129580
|
140161
|
همان طور که ملاحظه میکنید، میزان ثبت خودرو در این کشور ظرف چهار سال
به استثنای سال 2003 روندی افزاینده داشته اما چندان که باید مثبت نبوده است.