hc8meifmdc|2011A6132836|Tajmie|tblnews|Text_News|0xfdff31ec010000001c01000001000800
مفهوم ابرداده و هدف آن
کارن کویل
مترجم: 1) علیاکبر خاصه
1) عضو هیئت علمی دانشگاه پیام نور - مرکز صومعهسرا
پستالکترونیکی:
1. مقدمه
دنیای
فناوری اطلاعات را صحبت درباره ابرداده فرا گرفته است. به نظر میرسد امروزه هر
کسی در حال ایجاد یک قالب ابردادهای است. در «اچتیامال»[2] یک برچسب <meta> وجود دارد که به منظور حمل ابرداده برای
منابع اینترنتی بهکار میرود؛ دانشمندان ابرداده را بهمنظور توصیف ژنومها
ایجاد کردهاند؛ ناشران دارای یک قالب ابردادهای میباشند که انتقال دادههای
مربوط به قیمت و تبلیغات برای خردهفروشان
را تسهیل میکند. چه اتفاقی در دنیای فناوری در حال شکلگیری است که همگان را به
این باور رهنمون ساخته است که: پاسخ، همان ابرداده است؟ اگر ابرداده پاسخ باشد، پس
پرسش کدام است و آن برای کتابخانهها و فهرستهای کتابخانهای چه معنایی دارد؟
2. تعریف ابرداده
ابتدا باید
مشخص کنیم که منظور ما از ابرداده چیست. تعریف رایج این است که ابرداده «دادههایی در باره دادهها» میباشد. این
تعریف ساده است، اما به فهم اینکه ابرداده کاملاً درباره چیست چندان کمکی نمیکند.
آنچه که متعاقباً خواهد آمد سادگی کمتری دارد، ولی درک ابرداده را برای ما میسر
میسازد. اول اینکه، ابرداده همان اطلاعات مصنوع[3] است، بدین معنا که ابرداده ابداع آدمی است و
در طبیعت یافت نمیشود. استفاده از طول و عرض جغرافیایی به منظور توصیف زمین و
نقاط روی آن، مثالی مناسب از اطلاعات مصنوع میباشد. گرچه امروزه کاملاً به دیدن
نقشهها و منحنیهای روی آن عادت کردهایم، اما یک سیاره واقعی مسلماً فاقد خطوط
پیرامونی است؛ ولی ابداع طول و عرض جغرافیایی این امکان را میسر مینماید تا
درباره مکانهای روی سیاره بحث کنیم و بدون داشتن علائم راهنما در مناطق وسیع
کنکاش نماییم.
این نکته ما را به دومین ویژگی لازم ابرداده رهنمون میسازد: ابرداده توسط افراد
برای نیل به یک هدف یا یک عملکرد خاص ایجاد شده است. بنابراین نقشه یک سیستم مترو
که به رانندگان داده میشود، شامل رمزهای رنگی مسیرها و نمادهایی است که بهمنظور
راهنمایی آنان در مسیرهای پرپیچ و خم و نقاط تردد مورد استفاده قرار میگیرد. این
نقشه غالباً به ندرت نمایانگر مقیاس واقعی و جغرافیای شهری است که دارای مترو
بوده، اما کاملاً مفید میباشد، زیرا به جای تاکید بر دقت جغرافیایی، با محوریت
متروگرایانه به مسئله میپردازد. نقشه راههای همان ناحیه، ازنظر جغرافیایی صحیحتر
خواهد بود؛ اما چنانچه این نقشه توسط یک هیئت گردشگری طراحی شده باشد، در آن هتلها،
موزهها، نقاط دیدنی، و امکانات پارکینگ برجستهنمایی خواهند شد. نقشه ناحیهای
که توسط باشگاه پیادهروی استفاده میشود بر راهنماهای طبیعی و ریختشناسی آن
ناحیه تأکید خواهد داشت. همان طور که فقط یک نوع نقشه واحد وجود ندارد که برطرفکننده
همه نیازها باشد، هیچ نوع واحدی از ابرداده برای مدارک یا دیگر اشیای اطلاعاتی
نیز وجود ندارد. دلیلش هم این است که این خود شیء نیست که ابرداده را تعیین میکند،
بلکه نیازها و اهداف افرادی که آن را ایجاد میکنند و آنهایی که از آن استفاده
خواهند کرد تعیینکننده نوع ابرداده آن خواهد بود. بدون اینکه بیش از حد
دشوارگویی کنیم، تنها کافی است بگوییم که ابرداده، جهان نیست، بلکه نحوه نگاه ما
به جهان در یک لحظه زمانی با منظوری خاص است.
ابرداده همچنین غالباً همچون جانشینی[4] برای شیء واقعی است. در یک
فهرست کتابخانهای، مدخلها جانشینی برای کتب موجود در قفسهها میباشند. در حالیکه
برای کاربران کتابخانه، نگاه کردن به هر کتاب به منظور تعیین کتابی که میخواهند
دشوار خواهد بود، اما دستکم این است که کتاب به صورت فیزیکی خود در آنجا هست. در
محیط رقومی، نقش جانشینی ابرداده، نقشی کلیدی است، زیرا بسیاری از منابع به راحتی
قابل مرور نیستند و برخی دیگر حامل دادههای روشن در باره خود نیستند. افزایش
علاقه به ابرداده، قسمتی از تلاش در جهت سازماندهی جهان نسبتاً بینظم منابع
رقومی، و فراهمآوری خدمات و دسترسی در مکانی است که قبلاً وجود نداشته. همچنین
روشی برای تبادل دادهها بین ذخایر ناهمگن منابع، و برای تأمین امکان کاوش در
انبارهای رقومی است.
3. «اکسامال»[5] و «آردیاف»[6]
«اکسامال»
و «آردیاف» دو سرنامی هستند که هر جا سخنی از ابرداده پیش آید، متوجه خواهید شد
که از این دو نیز نام برده میشود. «اکسامال» زبان نشانهگذاری گسترشپذیر (2) و
«آردیاف»، چارچوب توصیف منبع (3) است. برخی طوری در مورد این دو صحبت میکنند که
گویی اینها خود، قالبهای ابردادهای هستند، اما این امر نوعی اغتشاش بین فرم و
محتوا است. «اکسامال» و «آردیاف» در واقع قالبهای دادهای عمومی هستند که
میتوانند کاربردهای زیادی داشته باشند؛ خصوصاً «اکسامال» که غالباً به عنوان
نوعی قالب مدرک مورد استفاده قرار میگیرد و قالب وسیعتری است که «اچتیامال»
از آن مشتق شده است.
چنانچه با ساختار رکوردی «اکسامال» آشنا نباشید، ممکن است برای شما کاملاً
پیچیده و مرموز بهنظر برسد. هرچند به وسیله آن میتوان رکوردهای پیچیده ابردادهای
ایجاد کرد، اما شکل اساسی آن بسیار ساده است. اگر به رکورد مارک بهعنوان رکورد
حاوی فیلدهای برچسبدار بنگرید، مانند استفاده از «245» به جای «عنوان»:
245 $a Hamlet| Prince of Denmark
در این صورت «اکسامال»
نیز یک روش دیگر برای برچسبزنی یک قطعه از دادهها است، گرچه برگذاردن یک برچسب
آغازین و یک برچسب پایانی (با یک "/" قبل از نام برچسب) حول هر عنصر
دادهای تأکید دارد:
<title>Hamlet| Prince of
Denmark</title>
برچسبها، مادامی که
آنها را از قبل و در یک ساختار مشخص با فرمت دادهای تعریف کنید، میتوانند هر
چیزی که شما دوست دارید باشند. پس، بسته به ترجیح شما، تعریفتان میتواند دارای هر
یک از اینها بهجای یک عنوان باشد:
<245>Hamlet| Prince of
Denmark</245>
<ti>hamlet| prince of Denmark</ti>
«اکسامال»
نیز مانند برچسبها و فیلدهای فرعی مارک[7] ذاتاً سلسلهمراتبی است. رجحان آن بر مارک
21 ایناست که برخلاف مارک 21 که دارای دو سطحـ برچسب و فیلد فرعیـ است، بسته به
نیاز میتواند سطوح سلسلهمراتبی بسیاری داشته باشد. در «اکسامال» سلسلهمراتب
بمانند عروسکهای روسی در هر چند سطح که مورد نیاز باشد «آشیان» میکنند.
«چارچوب توصیف منبع» (آردیاف) یکی دو مرحله فراتر از «اکسامال» است. «آردیاف»
بر روابط بین عناصر دادهای تاکید دارد. یک رابطه کلیدی در آردیاف «درباره» است
که در آن، یک منبع وبی، هدف گزاره «آردیاف» است، و دیگر فیلدهای موجود در گزاره
درباره منبع هستند. این سادهترین حالت است. آردیاف میتواند از رابطههایی
همچون:
subClassOf
subPropertyOf
member
isDefinedby
و...
نیز استفاده کند. «آردیاف» جزء لازم اقدامی است که «وب معنایی» (4) نام گرفته،
که اقدام «کنسرسیوم وب جهانی» در راستای افزودن یک جزء معنایی بهمنظور بهاشتراکگذاری
دادهها در اینترنت میباشد. «آردیاف» پیچیدهتر و کماستعمالتر از «اکسامال»
است، و هنوز مشخص نیست که آیا به عنوان یک زبان عمومی در توصیف دنیای وب مثمرثمر، موفق گردد. قطعاً چنین
بهنظر میرسد که «آردیاف» نسبت به «اکسامال» مستلزم درک عمیقتری از برخی
مفاهیم فلسفی میباشد و تعداد افرادی که آن را ذاتاً گیجکننده مییابند (و من در
آن گروه قرار دارم) بسیار بیشتر از آنهایی است که به آن بهعنوان یک راه حل مینگرند.
(مثال موجود در زیر یک رکورد «کریتیو کامنز»[8] است که از یک فرمت ساده آردیاف استفاده میکند.)
4. ابرداده برای اشیای شبهمدرک
ما به
عنوان کتابدار ابتدائاً با ابرداده برای مدارک و اشیای شبهمدرک کار میکنیم، گرچه
با درنظرگرفتن خط کاریمان میتوانیم از عهده ذخیرهسازی، سازماندهی و فراهمآوری
خدمات در حیطه دیگر انواع ابردادهای از قبیل ابرداده علمی نیز برآییم. اما این
مقاله بر ابردادهای تمرکز دارد که مدارک را توصیف میکند و سؤال اصلی هم این است
که فرق این ابرداده با فهرستنویسی کتابخانهای چیست؟ به خاطر داشته باشید که
فرمتهای ابردادهای معرفیشده در این مقاله (هسته دابلین[9] ،«مدز»[10] ، و «متس»[11]) تنها سه فرمت از چندین فرمت مورد استفاده
امروزی، اما رایجترین فرمتهای مورداستفاده در کتابخانههای رقومی هستند.
بدون شک فهرستنویسی کتابخانهای جزء جداییناپذیر ابرداده مدرک است و میتوان
منشأ آن را اواسط دهه 1800میلادی با قواعد «جیووت»[12] و «پانیتزی»[13] دانست. فهرستنویسی تقریباً برای هر فرد
دارای تحصیلات متوسطه در جهان انگلوامریکایی شناختهشده است. بطور کلی نمونههای
فهرستنویسی کتابخانهای عمدتاً همه طرحوارههای ابردادهای که برای کتاب (گرچه
نه الزاماً برای مقالات مجلات) بهکار میروند را شامل میشوند. در عین حال،
هنگامی که سازندگان برنامههای کاربردی اینترنتی برای مدارک پیوسته به ابرداده
نیاز داشتند، از استاندارد کتابخانهای استفاده نکردند. در واقع استاندارد
ابردادهای مدرک که غالباً در برنامههای کاربردی غیرکتابخانهای مورد استفاده
قرار میگیرد «هسته دابلین» (دابلین کور) است. برای فهم دلیل این امر باید به
اهدافش بنگریم.
5. هسته دابلین
بهخاطر
اینکه کلمه «دابلین» در عبارت «هسته دابلین» به شهر «دابلین» ایالت اوهایو که مقر
«اُسیالسی»[14] است اشاره دارد، و چون اُسیالسی
سازمان حامی هسته دابلین است، شاید چنین تصور شود که هسته دابلین برآمده از سنت
کتابخانهای است. در واقع تلاش زیادی برای متمایز کردن هسته دابلین از سنت
کتابخانهای شده است، و تا حدود زیادی نیز موفقیتآمیز بوده. هدف هسته دابلین
ایجاد مجموعهای ساده از عناصر دادهای به منظور توصیف مدارک و سایر اشیای موجود
در اینترنت میباشد و قرار بود آنقدر ساده باشد که هر فردی بتواند برای مدارک خودش
رکوردی ایجاد کند. هسته دابلین دارای 15 عنصر «هسته» (5) است که با استفاده از
برخی بیانگرها میتوان جزئیات بیشتری به آنها افزود. عناصر هسته بسیار کلی
هستند؛ از این رو، هسته بهجای «مؤلف»[15] دارای «پدیدآور»[16] است، و پدیدآور ممکن است شامل مؤلف یا
آهنگساز و... شود. من میتوانم براحتی برای هر چیزی یک رکورد هسته دابلین ایجاد
کنم، حتی برای همین مقالهای که هنوز به پایان نرساندهام:
creator = Karen Coyle
title = Understanding Metadata and its Purpose
date= December| 2004
description = the first draft of an article for journal of Academic
Librarianship
subject = metadata
type = text
امید
میرفت که با هسته دابلین، مدارک اینترنتی حامل توصیفهای کتابشناختی خود باشند و
از اینرو عناصر دادهای را برای اطلاعاتی از قبیل مؤلف| عنوان| و تاریخ، کدگذاری
نمایند. از یک نظر، این عمل بیانگر یک دیدگاه شدیداً کتابدارانه است، زیرا معتقد
است که هسته دابلین باید امکان یافتن مدارک از طریق مؤلف یا عنوان را فراهم نماید.
امروزه از هسته دابلین در اینترنت استفاده بسیار زیادی میشود، هر چند این استفاده
منتهی به ایجاد فهرستی از منابع اینترنتی نشده است. در عوض هسته دابلین تبدیل به
ابرداده توصیف مدرک برای انواع برنامههای کاربردی مبتنی بر وب شده است. مجوز
«کریتیو کامنز» نمونهای از این نوع میباشد.
«کریتیو کامنز» (6) هم یک خدمت وب است و هم نوعی جنبش اجتماعی، که توسط «لری لسیگ»[17] استاد حقوق استانفورد ایجاد شد که به خاطر
انتقاد به تقویت قانون حق مؤلف به بهای حق عموم در استفاده و بازاستفاده[18] از ایدههای پیشینیان، مشهور است (7). با
هدف مجابکردن مؤلفان به صدور اجازه استفاده از آثارشان، مجموعه کوچکی از مجوزها
ایجاد شد که براحتی به فایلهای اینترنتی ضمیمه شوند. این مجوزها بیانگر اجازه
استفاده و بازاستفاده از آثار هستند و به وسیله مؤلفشان اعطا شدهاند. علاوه بر
این مجوز، نرمافزار «کریتیو کامنز» به مؤلف امکان میدهد که بخش کوچکی از آنچه را
کتابداران، ابرداده «توصیفی» مینامند نیز اضافه کند: مؤلف، عنوان، تاریخ، و توصیف
کوتاهی از منبع. در اینها نیز از عناصر توصیفی دادهای هسته دابلین- یعنی
پدیدآور، عنوان، و تاریخ- استفاده شده (که در رکورد به صورت “dc:creator|” “dc:title|” و غیره رمزگذاری میشوند)
(تصویر 1).
تصویر 1 «مجوز کریتیو کامنز» که در آن، عناصر
ابردادهای هسته دابلین بهصورت پررنگ نشان داده شدهاند.
<!/Creative
Commons License>
<!
<rdf:RDF xmlns="http://web.resource.org/cc/"
xmlns:dc="http://purl.org/dc/elements/1.1/"
xmlns:rdf="http://www.w3.org/1999/02/22-rdf-syntax-ns#">
<Work rdf:about="">
<dc:title>Metadata:Data
with a Purpose</dc:title>
<dc:date>2004</dc:date>
<dc:description>A
general discussion of document/resource metadata and some related uses.</dc:description>
<dc:creator><Agent>
<dc:title>Karen Coyle</dc:title>
</Agent></dc: creator>
<dc:rights><Agent>
<dc:title>Karen Coyle</dc:title>
</Agent></dc: rights>
<dc:type rdf: resource=
"http://purl.org/dc/dcmitype/Text"/>
<dc:source rdf: resource=
"http://www.kcoyle.net/metapurpose.html"/>
<license rdf: resource= "http://creativecommons.org/licenses/by-nc-nd/2.0"/>
</Work>
<License rdf: about=
"http://creativecommons.org/licenses/by-nc-nd/2.0"/>
<permits rdf: resource=
"http://web.resource.org/cc/Reproduction"/>
<permits rdf: resource=
"http://web.resource.org/cc/Distribution"/>
<requires rdf: resource=
"http://web.resource.org/cc/Notice"/>
<requires rdf: resource=
"http://web.resource.org/cc/Attribution"/>
<prohibits rdf: resource=
"http://web.resource.org/cc/CommercialUse"/>
</License>
</rdf:RDF>
|
استفاده
از «مجوز کریتیو کامنز» مستلزم هیچ نوع آگاهی از قوانین یا قراردادهای حق مؤلف
نیست و عناصر توصیفی، همان عناصری هستند که اکثر افراد میتوانند به سادگی آنها
را درک کنند. در این مفهوم، هسته دابلین با ایجاد هستهای از عناصر توصیفی که
بتوان در برنامههای مختلف کاربردی وبی گنجاند، به هدف خود رسیده است.
یکی از چیزهایی که استفاده از هسته دابلین را برای همه تسهیل میکند، فقدان الزام
به هرگونه قوانین فهرستنویسی است. این چیزی است که با مشرب فهرستنویسی کتابخانهای
مغایرت دارد و پرواضح است که باز-استفادهپذیری از محتویات رکوردهای هسته دابلین
را کاهش میدهد. در استاندارد هسته دابلین توصیفاتی برای هر یک از عناصر دادهای
وجود دارد؛ بنابراین مفهوم عنصر دادهای به طور کلی تعریف شده است. اما وقتی میگوییم
“creator=Karen Coyle.”
همانقدر
درست است که بگوییم
“creator=Coyle| Karen.”
اما مزیت آن در این
است که احتمال استفاده از هسته دابلین برای تعدادی از جوامع و فرهنگهای مختلف
وجود دارد؛ اشکال آشکار آن در این است که محتوای فیلدها در برنامههای کاربردی
یکسان نیست، و این امر مشکل میانکنشپذیری را به وجود میآورد.
6. «مُدز»: مارک ملایمتر و مهربانتر
فرمت مارک
برای کدگذاری اطلاعات کتابشناختی، رکورد بسیار پیچیدهای است که در جهان کتابداری
کاملاً شناخته شده و در سامانههای کتابخانهای ایالات متحده، کانادا، و دیگر
کشورها، خصوصاً در کشورهای انگلیسی زبان، از آن حمایت میشود. در محیط شبکهای که
ابرداده توصیفی را میتوان در بین سیستمها انتقال داد و در/با دیگر انواع ابرداده
تلفیق کرد، استفاده از رکوردهای مارک برای چنین هدفی ایدهآل بهنظر میرسد. اما
مشکل مارک این است که این تلفیق و گنجاندن عموماً مستلزم استفاده از ساختار دادهای
«اکسامال» است، در حالی که مارک یک رکورد «اکسامال» نیست. کتابخانه کنگره روشی
برای تبدیل رکورد مارک به «اکسامال» ایجاد نموده، اما این روش طرفداران چندانی
پیدا نکرده و علتش هم شاید موجه باشد: رکورد مارک بزرگتر و مفصلتر از چیزی است
که اکثر سامانهها به آن نیاز دارند و استفاده آن از برچسبهای عددی و کدهای فیلد
فرعی، فهم آن را بدون آموزش قابل توجه مشکل میسازد. بنابراین، نیاز به نسخهای
ملایمتر و مهربانتر از مارک که بتواند عناصر دادهای کلیدی یک رکورد مارک را
بپذیرد و آنها را به قالبی آسان- فهم از «اکسامال» انتقال دهد احساس میشد. از
اینرو« استاندارد ابردادهای توصیف شیء»[19] («مُدز») متولد شد.در «مُدز» بهجای
برچسبهای سهرقمی و کدهای فیلد فرعی مارک، از برچسبهای انسان-فهم (یعنی "title" بهجای"245" ) استفاده میشود. «مُدز» اکثر عناصر دادهای
فیلدهای ثابت، به استثنای کدهای قالب فیزیکی (از 007) و بسیاری از کدهای نوع[20] (از 008) را نادیده میانگارد. همچنین
سودمندیها و نوآوریهای جدیدی نیز در خود دارد. «مُدز» ساختاری به اسم «نام»
تعریف می کند که نمایانگر فیلدها و فیلدهای فرعی مربوط به نامهای شخصی و
تنالگانی و مربوط به کنفرانسها است. این ساختار میتواند هر جا که نامها ظاهر میشوند،
چه به عنوان مدخلهای اصلی، و چه شناسههای افزوده، یا موضوعها مورد استفاده قرار
گیرد. بنابراین، با یک فیلد نام مثل:
<name type=”personal”>
<namePart>Shakespear| Williame</namePart>
<namePart type=”date”>1564-1616</namePart>
</name>
میتوان به عنوان یک
فیلد مؤلف استفاده کرد، یا میتواند بخشی از یک سرعنوان موضوعی باشد:
<subject
authority=”lcsh”>
<name
type=”personal”>
<namePart>Shakespeare| William</namePart>
<namePart
type=”date”>1564-1616</namePart>
</name>
<topic>Bibliography</topic>
<topic>Periodicals</topic>
</subject>
«مُدز» گرچه از مارک 21 مشتق
شده و بسیار مفصلتر از هسته دابلین است، اما قواعدش بهمراتب کمتر از مارک 21
میباشد. در«مُدز» نیز مانند هسته دابلین هیچ فیلد لازمی وجود ندارد و همه فیلدها
تکرارپذیر هستند. «مُدز» حاوی بسیاری از مزایای مارک است، ولی تفاوتهای اساسی نیز
با مارک 21 دارد: اصلاً مفاهیم «شناسه اصلی» یا «شناسه افزوده» ندارد و همه مؤلفان
فقط مؤلف هستند؛ و هر رکورد ممکن است دارای عناوین متعدد، و بدون یک «عنوان اصلی»
باشد. هنگامی که رکوردهای مارک 21 به «مُدز» تبدیل میشوند، رکوردی در قالب «اکسامال»
به دست میآورید که نوعی “MARC-lite” میباشد. رکوردهای «مُدز» را
میتوان از ابردادههای کتابشناختی که در اصل بهعنوان فهرستنویسی کتابخانهای
تولید نشدهاند- از قبیل استنادات مقالهای- نیز به وجود آورد؛ و غالباً در پایگاههای
اطلاعاتی که دارای ترکیبی از فهرستنویسی کتابخانهای و دیگر دادههای کتابشناختی
هستند استفاده میشود.
7. «مِتس»: ابرداده به مثابه ساختار
نوعی
ابرداده مدرک وجود دارد که هدف از آن، «توصیف»ـ به معنایی که در فهرستنویسی داردـ
نیست. فرمت ابردادهای که بهوسیله کتابخانهها و آرشیوهای رقومی استفاده میشود
و «استاندارد ابردادهای کدگذاری و ارسال»[21] (مِتس) (8) نام دارد، مثالی از این نوع میباشد.
«مِتس» به نقش این استاندارد بهعنوان «لفاف»[22] اشاره دارد و بهمنظور کنارهم نگهداشتن
فایلهایی که یک شیء رقومی را میسازند بهوجود آمده است. مدارک رقومی بر خلاف یک
کتاب صحافیشده، غالباً از تعدادی فایلهای مجزا که نشاندهنده صفحات یا دیگر
واحدهای آن مدرک هستند بهوجود میآیند. و بر خلاف یک کتاب فیزیکی، هیچ جلد یا
صفحه عنوان مرئی ندارند، و کسی نمیتواند صفحات را ورق بزند تا به مکان مشخصی در
کتاب برسد. به «مِتس» بهمثابه صحافی، جلد، و محمل گروهی از فایلهای رقومی
بنگرید، که شامل اطلاعات فنی که برای مدیریت و فهم آن فایل مورد نیاز هستند- از
قبیل قالبهای فایل، فناوری مورد استفاده در اسکن (چنانچه منشأ آن فایل از کاغذ
آغاز شده باشد)، و استحالهها و فشردهسازیهای رقومی که بر روی فایلها مورد
استفاده قرار گرفتهاند نیز میشود. چیزی که در «مِتس» تعریف نشده، ابرداده توصیفی
است. در عوض، کسانی که رکوردهای «مِتس» را ایجاد میکنند این امکان را دارند که
هر نوع ابرداده توصیفی را که برای استفاده با آن مواد میپسندند، در آن بگنجانند.
این نکته یکی از ویژگیهای مهم جهان ابردادهای را نشان میدهد، که در مثال
«کریتیو کامنز» نیز قابل مشاهده است: ابرداده بهجای اینکه دوباره ابداع شود میتواند
مورد بازاستفاده قرار گیرد. رکوردهای «مِتس» معمولاً حامل ابردادههای توصیفی
موجود در هسته دابلین یا «مُدز» هستند.
8. ابرداده و فهرستنویسی کتابخانهای
به طور
کلی، اینها چه ربطی به فهرستنویسی کتابخانهای دارند و مهمتر از همه آیا
ابرداده جای فهرستنویسی را خواهد گرفت؟ پیشتر گفته شد که یکی از مهمترین مشکلات
در رکوردهای هسته دابلین، نبود قواعد فهرستنویسی است و به همین دلیل پیشبینیپذیری
اندکی بین جوامع یا پروژهها، از نظر محتوای فیلدها وجود دارد. چیزی که فهرستنویسی
و فهرستهای کتابخانهای فراهم میکنند، درجه بالای مطابقت در دادههای ضبطشده
در رکوردها است. این انطباق، خدمتی برای کاربران است تا بتوانند به راحتی از
کتابخانهای به کتابخانه دیگر بروند. اما مهمترین ارزش این انطباق، ایجاد
توانایی فهرستنویسی تعاونی و تبادل رکوردهای فهرستنویسی بین کتابخانهها و
سامانههای کتابخانهای است. همچنین به فروشندگان سامانههای کتابخانهای این
امکان را میدهد که محصولی تولید کنند که در هر کتابخانهای قابل استفاده باشد،
درست مثل فهرستبرگه استاندارد که برای هر کشوی فهرستبرگهای، مناسب است.
کارآییهایی که از این انطباق منتج میشوند بسیار زیادند و جامعه کتابداری در
فهرستنویسی مواد اولیهاش به آنها چشم دارد. ولی همراه با حرکت کتابخانهها به
سمت سازماندهی مواد دارای قالبهای جدید، نه قواعد فهرستنویسی و نه سامانههای
کتابخانهای نمیتوانند راهحلهای عملی ارائه نمایند. فرض کنید آرشیوی از عکسهای
شهرتان که متعلق به اوایل قرن 20 است در اختیار دارید و میخواهید آن را بر روی وب
در دسترس همگان قرار دهید. و فرض کنیم که تعداد آنها حدود هزار عدد است. شما هیچ
گونه اطلاعاتی درباره عکاس و تاریخ عکسبرداری اکثر آنها ندارید. فردی قبلاً با
مداد بر پشت آنها چیزی درباره تصویر نوشته است، مثلاً «خیابان اصلی، حدود 1910».
فهرستنویسی و تولید رکوردهای مارک 21 از این عکسها بسیار وقتگیر، و رکوردهای
حاصله نیز حاوی اطلاعات اندکی خواهد بود. در عوض میتوانید یک رکورد هسته دابلین
ایجاد کنید که فقط دارای اطلاعات زیر است:
date= حدود 1910
description= خیابان اصلی
گرچه
رکوردهایی نظیر رکورد مذکور ممکن است از اهداف فناوریهای ابرکاوش (که به هر کاوش
اجازه میدهند در پایگاههای اطلاعاتی با فرمتهای مختلف ابردادهای مورد جستجو
قرار گیرند) باشند، ولی این رکورد را نمیتوانید به فهرست پیوسته خود وارد کنید.
مهمترین مزیت در اینجا این است که این رکوردها را میتوان با سرعت و راحتی هر
چه تمامتر بهوسیله کارمندان کتابخانه و با حداقل آموزش ایجاد نمود؛ و بنابراین
برخی ابردادهها را میتوان برای منابعی ایجاد نمود که در غیر اینصورت، هیچ میشدند.
ابردادهای نظیر هسته دابلین فاقد سطحی مناسب از پیشبینیپذیری است تا امکان
بازاستفاده وسیع و نظاممند از رکوردها را فراهم نماید. در واقع این فرمتهای
ابردادهای و دیگر فرمتهای دادهای که از آنها استفاده میکنند، غالباً در
سامانههایی تککاره و مستقل مورد استفاده قرار میگیرند. هنگامی که این سامانههای
تککاره شروع به تبادل دادهها نمایند، درست مثل کتابخانهها که این کار را در اواخر
قرن 19 آغاز کردند، سازندگان ممکن است به این نتیجه برسند که: این محتوای رکوردهای
ابردادهای است که باعث تفاوت یک راهحل تکسامانهای با یک جهان منسجم
کتابشناختی میشود، نه ساختار رکوردی آنها. به عبارت دیگر ممکن است روزی شاهد
باشیم که ابرداده رشد کند و تبدیل به فهرستنویسی شود.
9. یادداشتها و منابع
1) این کنایه را هم به «تام
دلسی»[23] کارشناس کتابخانه ملی کانادا
(«ابرداده: فهرستنویسی برای همه»، و هم به «مایکل گورمن»[24] («... ابرداده فهرستنویسی بهوسیله همه
است») نسبت میدهند.
2) استانداردهای «اکسامال»
توسط کنسرسیوم وب جهانگستر (قابل دسترسی در www.w3.org/XML/) تعیین شده است، اما بسیاری از استانداردهای
برنامههای کاربردی «اکسامال» نیز توسط سایر گروهها نظیر «گروه استانداردهای
تجارت الکترونیکی» (OASIS) به وجود آمده اند (http://www.oasis-open.org/).
3)
http://www.w3.org/RDF/
4)
http://www.w3.org/2001/sw/
5) پانزده عنصر دابلین کور عبارتاند از: همکار،
دامنه پوشش، پدیدآور، تاریخ، توصیف، قالب، شناساگر، زبان، ناشر، وابستگی، حقوق، منبع،
موضوع، عنوان، و نوع رسانه. برای کسب اطلاعات بیشتر به http://dublincore.org مراجعه کنید.
6)
http://www.creativecommons.org
7) «لاورنس لسیگ»[25] مولف آثار زیر می باشد:
Code and other laws of cyberspace (New York: Basic Books| c1999); The future of ideas: the fate of
the commons in a connected world (New York: Random House| 2001); Free
culture: how big media uses technology and the law to lock down culture and
control creativity (New York: Penguin Press| 2004).
8)
http://www.loc.gov/standards/mets/
پینوشتها
[1]. Karen Coyle. 2005. Understanding Metadata and Its
Purpose. The Journal of Academaic Librarianship 31(2): 160-63.
[2]. HTML (Hypertext Markup Language).
[3].constructed information
[4].surrogate
[5].XML (eXtensible Markup Language)
[6].RDF (Resource Description Framework)
[7]. MARC (Machine Readable Catalog)
[8].Creative Commons
یک سازمان
غیرانتفاعی که متعهد به گسترش طیف آثار خلاقهای است که بهصورت قانونی در دسترس
همگان هستند. این سازمان چندین مجوز حق تکثیر (کپیرایت) منتشر کرده که Creative Commons Licenses نام دارند.
[9]. Dublin Core
[10]. Metadataa Object Description Standard (MODS)
[11]. Metadata Encoding and Transmission Standard (METS)
[12]. Jewett
[13]. Panizzi
[14]. OCLC
[15]. author
[16]. creator
[17]. Larry Lessig
[18]. Re-use
[19]. Metadata Object Description Standard
[20]. genre
[21]. Metadata Encoding and Transmission Standard
[22]. wrapper
[23]. Tom Delsey
[24]. Michael Gorman
[25] . Lawrence Lessig
تجمیع
شناسنامه کامپیوتر
جمع آوری خودکار
فروش کاشی مساجد
ایجاد شناسنامه تجهیزات
کاشی مسجدی
هلپ دسک سازمانی
هلپ دسک IT
Help Desk
کاشی سنتی ایرانی
مدیریت تجهیزات IT
مدیریت تجهیزات آی تی
کارتابل درخواست ها
کارتابل درخواست های IT
جمع آوری خودکار نرم افزارها
جمع آوری سیستم های شرکت
جمع آوری سیستم های سازمان
تجمیع اطلاعات
تجمیع اطلاعات IT
تجمیع کامپیوترها
مدیریت IT
سیستم جمع آوری شناسنامه کامپیوتر
سیستم مدیریت کلان IT
سیستم مدیریت فنآوری اطلاعات
ابزار مدیران IT
ابزار مدیران فنآوری اطلاعات
سامانه تجمیع
خودکار شناسنامه
جمع آوری سیستم کامپیوتر